كنش‌پذيري داستان نداء المجهول اثر محمود تيمور براساس نظريۀ زمان روايي ژرار ژنت

ژرار ژنت سه اصل رواييِ نظم، تداوم و بسامد را همراه زيرمقوله هايي در تعريف نظريۀ خويش ارائه داد. وي نقش سه اصل روايي را كه در كُندساختن زمان روايي تأثيرگذار بودند، مانند زمان پريشي در فلش بك ها، جلورفت ها و عدم تداوم در شتاب منفي و بسامدهاي مكرّر و بازگو مؤثّر دانست؛ همچنين، برخي در فشرده سازي سرعتِ زمان روايي تأثيرگذار هستند، مانند شتاب مثبت، بسامد مفرد و نظم و تداوم در سير طبيعيِ زمان روايي يك داستان. پژوهش حاضر با هدف توسعه اي و پيش بردي در تلاش است تا با روش تحليلي محتوايي داستان نداء المجهول‏، اثر محمود تيمور را مورد گفتار روايي كند. رهيافت اوّليه چنين مي نمايد؛ محمود تيمور سعي در ارائۀ داستان منسجمي داشته و از نقش خواننده نيز جا نمانده است تا در مطالعۀ داستان به تأخير و ابهام دچار نشود؛ بنابراين، محمود تيمور نظم سير روايي را در اين راستا رعايت كرده تا داستاني دور از ابهام ارائه دهد.