عنوان مقاله :
ارائه الگويي از بقاي زنان در ازدواجهاي نارضايتمند؛ يك پژوهش كيفي
عنوان به زبان ديگر :
Presentation of Paradigm Model of Women's Sustainability in Dissatisfied Marriages; A Qualitative Research
پديد آورندگان :
سليمي، هادي دانشگاه هرمزگان - دانشكده علوم انساني، بندرعباس، ايران , جاودان، موسي دانشگاه هرمزگان - دانشكده علوم انساني، بندرعباس، ايران , زارعي، اقبال دانشگاه هرمزگان - دانشكده علوم انساني، بندرعباس، ايران , نجارپوريان، سمانه دانشگاه هرمزگان - دانشكده علوم انساني، بندرعباس، ايران
كليدواژه :
ازدواج , ثبات زناشويي , نارضايتمندي زناشويي , زنان , تئوري زمينهاي
چكيده فارسي :
زوجها ممكن است رابطه زناشويي باثباتي داشته باشند ولي از آن به هيچ عنوان رضايتي نداشته باشند و مجبور باشند چنين رابطهاي را تحمل كنند. متأسفانه چنين ازدواجهايي آسيبهاي فراواني بر روي زوجها و خصوصاً زنان دارد. از اينرو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگويي از بقاي زنان در ازدواجهاي نارضايتمند انجام شد. پژوهش حاضر كيفي و مبتني بر روش تئوري زمينهاي بود. جامعه پژوهش شامل تمامي زنهاي نارضايتمند از ازدواج شهر بندرعباس با حداقل 5 سال سابقه زندگي مشترك در سال 1397 بودند. 21 زن به روش نمونهگيري نظري و مبتني بر روش نمونهگيري گلوله برفي انتخاب شدند و انتخاب نمونهها تا مرحله اشباع نظري پيش رفت. دادهها بر اساس مصاحبه نيمه ساختاريافته و شاخص رضايت زناشويي (IMS) گردآوري شدند. براي تحليل دادهها از روش كدگذاري باز، محوري و انتخابي استفاده شد. نتايج كدگذاري به شناسايي 14 مقوله انجاميد كه در مدل پارادايمي ارائه شد. نتايج تحليل نشان داد كه زنان ناراضي از رابطه زناشويي ممكن است به علت وابستگيهاي موجود ازدواج نارضايتمند خود را حفظ كنند و بهمنظور سازگاري با شرايط موجود از راهبردهاي مختلفي استفاده كنند. بر اساس نتايج بهدستآمده، مجموعهاي از عوامل درونفردي، بينفردي و اجتماعي ميتواند تبيينكننده بقاي زنان در ازدواجهاي نارضايتمند باشد. نتايج اين پژوهش ميتواند داراي تلويحات كاربردي در آسيبشناسي و توانمندسازي در حوزه زنان و خانواده باشد.
چكيده لاتين :
Couples may have a stable marital relationship but have no sense of satisfaction and have to endure such relationship. Unfortunately, such marriages have a lot of harm on couples, especially women. Therefore this study was done aimed to present a paradigm model of women's sustainability in dissatisfied marriages. This study was qualitative and based on grounded theory. Statistical population consisted of all dissatisfied married women in Bandar Abbas with at least 5 years of married life in 2019. 21 women were selected through theoretical sampling method and based on snowball sampling method, and the selection of samples proceeded to theoretical saturation. Data were collected based on semi-structured interviews and Index of Marital Satisfaction (IMS). For data analysis, open, axial and selective coding was used. The coding results led to the identification of 14 categories that presented in the paradigm model. The results of the analysis showed that dissatisfied women from marital relationship may maintain their dissatisfied marriage due to the existing dependencies and use different strategies in order to adjustment to the existing conditions. Based on the results, a combination of intrapersonal, interpersonal and social factors can explain women sustainability in dissatisfied marriages. The results of this research can be applied in pathology and empowerment of women and family.