بررسي فرضيه بردگي زن در دوره ساساني

survey the hypothesis of female slavery in Sassanid era

كهن ترين تحقيق را در مورد وضعيت زن در دورۀ ساساني، كريستيان بارتلمه در كتاب زن در حقوق ساساني انجام داده است. وي معتقد است كه در شاهنشاهي ساساني، بنابر قوانين متداول از قديم زن شخصيت حقوقي نداشت . يعني زن شخص فرض نمي شد بلكه شيئي پنداشته مي گرديد . بطور خلاصه زن داراي حقوقي نبود و همانند بردگان بود.ساير نويسندگان و محققين نيز كه بعد از بارتلمه در مورد وضعيّت زن در دوره ساساني مطلب نوشته اند مانند آرتور كريستن سن و تورج دريايي سخنان وي را تكرار مي نمايند.بنظر مي رسد آنچه كه تاكنون در مورد " وضعيّت زن در دورۀ ساساني " توسط اكثر پژوهشگران بيان شده بعلت برداشت نادرست آنها از منابع مي باشد. اين پژوهشگران، به دليل وجود سه قاعده يا مسئلۀ مربوط به زنان دوره ساساني چنين برداشتي ارائه مي نمايند كه اين سه قاعده عبارتند از : 1- ازدواج نروزد يا ازدواج استقراضي 2- مسئله دشتان يا عادت ماهيانه زنان 3- اطاعت و فرمانبرداري زن نسبت به شوهر خود . در اين مقاله نشان داده مي شود كه ازدواج استقراضي فتواي برخي حقوق دانان دوره ساساني بوده نه قانون كلي.درمورد محدوديتهاي مربوط به دشتان نيز بايد اظهار داشت موبدان دوره ساساني درمورد احكام مذهبي محدوديتها و سختگيري هاي زيادي نه تنها درمورد زنان بلكه نسبت به مردان نيز اعمال مي كردند. دربسياري از كشورهاي امروزي نيز زنان موظفند فرمانبردار همسران خود باشند و اين به معناي بردگي زن نمي باشد.

The purpose of the research is to develop a strategic model of discovering entrepreneurial opportunities in the creation of micro businesses with the central role of women. This research has been done by exploratory mixed method. The statistical population of the study includes female entrepreneurs introduced by the Guilan governorate in 1398. Purposeful sampling was used in this study to achieve theoretical data saturation. Semi-structured interviews were conducted with 20 people, exploring the factors affecting the discovery of entrepreneurial opportunities in micro-businesses through the foundation data theory using MAXQDA10. Then, in the quantitative section, a 58-item questionnaire developed from the final framework of the study (literature review and qualitative model) was developed and distributed to 140 entrepreneurs in Guilan province. Data were analyzed by exploratory factor analysis using LISREL software. In order to determine the validity of the research, two methods of participant review and review of non-participating experts (faculty members) were used. Validity of the questionnaire was assessed by exploratory factor analysis. The results showed that economic factors and managerial factors have the most influence on the creation of micro businesses by women.