عنوان مقاله :
بررسي ريسك فاكتورهاي دخيل در از دست دادن جا اندازي بعد از تثبيت از راه پوست شكستگي هاي سوپراكونديل هومروس اطفال: يك مطالعه توصيفي-تحليلي
عنوان به زبان ديگر :
Risk factors of loss reduction after percutaneous fixation in supracondylar humerus in pediatric: a descriptive-analytical study
پديد آورندگان :
طالب، حسن دانشگاه علوم پزشكي اروميه , تبريزي، علي دانشگاه علوم پزشكي اروميه , نوري، ايدا دانشگاه علوم پزشكي اروميه
كليدواژه :
شكستگي هاي سوپراكونديل , هومروس اطفال , شكستگي هاي آرنج
چكيده فارسي :
مقدمه: شكستگي سوپراكونديل هومروس يكي از شايع ترين شكستگي هاي آرنج در اطفال مي باشد. اين شكستگي ها حدود 16% شكستگي هاي اطفال را به خود اختصاص مي دهند. Loss of reduction يكي از عوارض درمان بعد از جا اندازي اناتوميكي بسته و فيكساسيون پركوتانئوس است. هدف از اين مطالعه بررسي فاكتورهاي دخيل در ايجاد عارضه loss of reduction است.
روش كار: در يك مطالعه توصيفي تحليلي كودكان داراي شكستگي سوپرا كونديل هومروس بررسي شدند. 175 كودك زير 10 سال با شكستگي هاي سوپراكونديل هومروس تيپ 3 و 4، مواردي كه تحت جاندازي بسته و پين گذاري قرار گرفته بودند وارد مطالعه شده اند. فاكتورهاي مورد نظر براساس روش لجستيك رگرسيون مورد اناليز قرار گرفته است.
نتايج: در اين مطالعه 175 كودك زير 10 سال شامل 71 دختر(40.6%) و 104 پسر(59.4%) با ميانگين سني 2.4±5.4سال وارد مطالعه شده اند. در 153 مورد (87.4%) جا اندازي اناتوميك و پايدار در دوره پيگيري وجود داشت ولي در 22 مورد(12.6%) دچارloss of reduction شده بودند. مهمترين اختلال اناتوميكي ايجاد internal rotation displacement in medial distal part of fracture بوده است كه در اين 22 مورد مشاهده شده است. تكنيك جا گذاري پين ها و چاقي از عوامل مهم تاثير گذار در از دست رفتن (failure of anatomical reduction) بوده است. به طوري كه كودكان چاق (بالاي صدك 85th و يا BMI>25 )و جا گذاري پين ها از سمت لترال ِdivergent بودند ولي در محل شكستگي cross مي كردند به ترتيب با Odds ratio 1.3(CI 95% 0.8-2.3) و Odds ratio 1.8 (CI 95% 0.9-3.2) تاثير داشتند 14 مورد(63.6%) فيلر در مواردي بودند كه پين در محل شكستگي كراس كرده بودند و 8 مورد (36.6%) در كودكان چاق رخ داده بود. همچنين تيپ شكستگي تاثيري در نتايج درماني نداشته است و تفاوتي مشاهده نشد
نتيجهگيري: چاقي و تكنيك فيكساسيون از فاكتورهاي موثر در loss of reduction شكستگي هاي سوپراكونديل اطفال است. در كودكان چاق فيكساسيون مناسبcross براي جلوگيري از عوارض بايستي مد نظر باشد.مقدمه: شكستگي سوپراكونديل هومروس يكي از شايع ترين شكستگي هاي آرنج در اطفال مي باشد. اين شكستگي ها حدود 16% شكستگي هاي اطفال را به خود اختصاص مي دهند. Loss of reduction يكي از عوارض درمان بعد از جا اندازي اناتوميكي بسته و فيكساسيون پركوتانئوس است. هدف از اين مطالعه بررسي فاكتورهاي دخيل در ايجاد عارضه loss of reduction است.
روش كار: در يك مطالعه توصيفي تحليلي كودكان داراي شكستگي سوپرا كونديل هومروس بررسي شدند. 175 كودك زير 10 سال با شكستگي هاي سوپراكونديل هومروس تيپ 3 و 4، مواردي كه تحت جاندازي بسته و پين گذاري قرار گرفته بودند وارد مطالعه شده اند. فاكتورهاي مورد نظر براساس روش لجستيك رگرسيون مورد اناليز قرار گرفته است.
نتايج: در اين مطالعه 175 كودك زير 10 سال شامل 71 دختر(40.6%) و 104 پسر(59.4%) با ميانگين سني 2.4±5.4سال وارد مطالعه شده اند. در 153 مورد (87.4%) جا اندازي اناتوميك و پايدار در دوره پيگيري وجود داشت ولي در 22 مورد(12.6%) دچارloss of reduction شده بودند. مهمترين اختلال اناتوميكي ايجاد internal rotation displacement in medial distal part of fracture بوده است كه در اين 22 مورد مشاهده شده است. تكنيك جا گذاري پين ها و چاقي از عوامل مهم تاثير گذار در از دست رفتن (failure of anatomical reduction) بوده است. به طوري كه كودكان چاق (بالاي صدك 85th و يا BMI>25 )و جا گذاري پين ها از سمت لترال ِdivergent بودند ولي در محل شكستگي cross مي كردند به ترتيب با Odds ratio 1.3(CI 95% 0.8-2.3) و Odds ratio 1.8 (CI 95% 0.9-3.2) تاثير داشتند 14 مورد(63.6%) فيلر در مواردي بودند كه پين در محل شكستگي كراس كرده بودند و 8 مورد (36.6%) در كودكان چاق رخ داده بود. همچنين تيپ شكستگي تاثيري در نتايج درماني نداشته است و تفاوتي مشاهده نشد
نتيجهگيري: چاقي و تكنيك فيكساسيون از فاكتورهاي موثر در loss of reduction شكستگي هاي سوپراكونديل اطفال است. در كودكان چاق فيكساسيون مناسبcross براي جلوگيري از عوارض بايستي مد نظر باشد.
چكيده لاتين :
Background & Aims: supracondylar humerus fracture is one of the most common pediatric elbow fractures accounting for about 16%
of the pediatric fractures. Loss of reduction is one of the complications after closed and percutaneous fixation. This research is aimed
to investigate the factors involved in the loss of reduction.
Method: In this descriptive study, the children with supracondylar humerus fractures were examined. 175 children under the age of 10
with type 3 and 4 supracondylar humerus fracture fractures who underwent closed fixation and pinning were entered into the study.
The studied factors were analyzed by a logistic regression method.
Results: in this study 175 children under the age of 10 including 71 girls and 104 boys (59.4%) with the average age of 5.4±2.4 were
investigated. In 153 cases, (87.4%) the fixation was anatomical and stable during the follow-up; while 22 cases (12.6%) had the loss
of fixation. The most important anatomical disorder was internal rotation displacement in the medial distal part of fracture in these 22
cases. Pinning technique and obesity were among the effective factors in the failure of the anatomical reduction. In a way that obese
children (above 85th percentile or IBM>25) and the lateral pinning location were divergent but they crossed in the fracture site and
were effective with odd ratios of 1.3 (CI 95% 0.8-2.3) and 1.8 (CI 95% 0.9-2.3), respectively. In 14 cases (63.6%) the failure was due
to the place of fracture cross and in 8 cases (36.6%) the complication occurred in the obese children. The fracture type had no effect
on the loss of reduction as no difference was observed.
Conclusions: Obesity and fixation technique are among the effective factors in the loss of reduction in pediatric supracondylar humerus
fractures. In obese children, cross-suitable fixation should be considered to prevent complications.
عنوان نشريه :
مجله پزشكي اروميه