شماره ركورد :
1199069
عنوان مقاله :
آسيب‌شناسي گسترش شاخه‌هاي فني‌وحرفه‌اي و كاردانش در شهرستان تبريز
پديد آورندگان :
اصغري ، مليحه دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه‌آموزش‌عالي , هاشمي ، تورج دانشگاه تبريز - دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي
از صفحه :
165
تا صفحه :
180
كليدواژه :
آسيب شناسي , شاخه فني و حرفه اي , شاخه كاردانش , هنر آموز , هنرجو
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف: آموزش‌هاي فني وحرفه‌اي نقش مهمي در تشكيل سرمايه انساني ، ازطريق تربيت نيروهاي ماهر مورد نياز بازار كار در كشورهاي مختلف جهان ايفا مي كنند. اين آموزشها در كشورهاي در حال توسعه نه تنها عهده دار تربيت نيروي كار مورد نياز بخش‌هاي مختلف اقتصاد اين كشورها مي باشند، بلكه ازطريق بستر‌سازي خوداشتغالي، به حل مشكل بيكاري نيز كمك مي نمايند. اين آموزش‌ها همچنين از مزيت بازدهي دركوتاه مدت و يا ميان مدت برخوردار مي باشند، به همين دليل كشورهاي جهان توجه روزافزوني را به آموزش‌هاي فني وحرفه‌اي مبذول داشته اند. با توجه ‌‌به نقش‌ گسترش شاخه‌هاي فني‌وحرفه‌اي ‌و كاردانش در رونق توليد، اشتغال‌زايي و كاهش بيكاري، بررسي عوامل موثر در اين حوزه اهميت  فراوان دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسي آسيب‌هاي گسترش شاخه هاي –فني‌و‌حرفه اي و كاردانش در آموزش و پرور شهر تبريز بوده است، تا با شناسايي آسيب‌هاي موجود، در تصميم سازي هاي آينده در خصوص شاخه هاي فوق به صورت علمي و كارشناسي شده اقدام گردد. روش‌ها‌: تحقيق با روش تلفيقي انجام شد. هنرآموزان شاغل در آموزش و پرورش تبريز كه تعداد آنها 1028 نفر بود، جامعه تحقيق كيفي و هنرجويان هنرستان‌‌هاي تبريز، به‌عنوان جامعه پژوهش كمي انتخاب شدند كه تعداد آنها 14464 نفر بودند. با20 نفر  از خبرگان كه از طريق نمونه گيري گلوله برفي معرفي مي شدند، در بخش كيفي، مصاحبه شد. نمونه هنرجويان براساس فرمول كوكران370 نفر بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري طبقه‌‌اي هدفمند سهميه‌اي انتخاب شدند كه هر هنرستان فني و حرفه اي و كاردانش، با توجه به تعداد و متناسب با آن در نمونه گيري نقش داشت. داده‌هاي كمي با روش آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، درصد) و آمار استنباطي (آزمون ضريب همبستگي پيرسون) و با استفاده از نرم‌‌افزار  spssتجزيه وتحليل شدند. ابزار پژوهش، يك پرسشنامه 17 سوالي محقق ساخته بود كه روايي محتوايي آن از طريق نظرسنجي از اساتيد مرتبط، تاييد شد و پايايي آن با آلفاي كرونباخ 0.82محاسبه گرديد. يافته ها: پس از بررسي مصاحبه هاي گروه خبره، شش مؤلفه اصلي به عنوان محل بررسي آسيب‌هاي كلي شاخه ها  در نظر گرفته شد. كه عبارت بودند از 1 حوزه برنامه ريزي درسي و محتوا شامل (روش‌هاي تدريس، اهداف آموزشي ، سيستم ارزشيابي، كتب درسي) 2 حوزه مديريت شامل (احتمال جذب در بازار كار، ايجاد انگيزش و علاقمندي نسبت به تحصيل در شاخه هاي مذكور، ارزيابي نيروها، ارتباط با صنعت، وجود اسناد بالا دستي موثر، عدم تمركزگرايي) 3 حوزه نگرشي و فرهنگي شامل (ديدگاه رسانه‌ها، گروه دوستان و خانوادها)، 4 تجهيزات و منابع شامل (وجود امكانات كارگاهي، ايمني و ورزشي)، بودجه مالي شامل (پاسخگويي به نيازهاي مخاطبان و ميزان به روز رساني تجهيزات)، تربيت معلم و نيروي انساني شامل (ارتباط آموزش‌ها با زندگي واقعي، تناسب آموزش‌ها و كفايت آزمون‌ها). نتيجه گيري:در بخش تجهيزات كارگاهي، آسيب اساسي از نظر مخاطبان، مربوط به كمبود تجهيزات ايمني با ‌‌ضريب‌ همبستگي‌ پيرسون (0.683%) بوده است. از لحاظ برنامه درسي و محتوا، به دليل عدم استفاده از پتانسيل بومي در كتابهاي درسي در شاخه هاي فني و حرفه اي و كاردانش، پاسخگويي به نياز مخاطبان، مطلوب نبوده (23.7%)، در حوزه آموزش و بهسازي نيروي انساني، عدم ارتباط آموزش ها با زندگي واقعي (3.1%) و در بعد فرهنگي، نگرش نامناسب گروه دوستان (21.1%) و در درجه بعد ، نگرش منفي والدين و عدم توليد و پخش برنامه هاي ويژه تلويزيوني به عنوان آسيب شناخته شدند. از نظر امكانات مالي و تجهيزات ، بنا به اظهار مخاطبان، ميزان، پاسخگويي بودجه تخصيصي براي تأمين نيازهاي كارگاه‌هاي فني و حرفه اي بسيار پايين بوده است (25%). همچنين، نتايج ضريب همبستگي پيرسون در جامعه هنرجويان نشان داد، حدود 90% از آسيب‌هاي اين شاخه‌ها به روش‌هاي مديريتي مربوط بوده است، كه براين اساس مي بايست طراحي سازوكارهاي مناسب در گزينش مديران هنرستان ها با توجه به تخصص كارآمد در اين حوزه و آموزش و بهسازي اين قشر از اولويت هاي آموزش و پرورش باشد.
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
لينک به اين مدرک :
بازگشت