مصاديق كودك آزاري از ديدگاه والدين: تحليل محتواي كيفي

Exemplary Child Abuse from Parents' Perspectives: Qualitative Content Analysis

مقدمه: كودكان­ به دلائل مختلف همواره جزءآسيب‌پذيرترين اقشار جامعه هستند و براي محافظت از خود به­ كمك بزرگسالان از جمله والدين خود­ نياز دارند كه در صورت ناشايستگي ­والدين، مسائلي ازجمله­ كودك‌آزاري­ توسط ­آن­ها رخ خواهد داد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسي ديدگاه­ هاي والدين در باب مصاديق كودك­ آزاري انجام يافت. روش: پژوهش حاضر از نوع كيفي بوده و مشاركت­ كنندگان از ميان والديني كه فرزندان آن­ها در مدارس ابتدايي شهر تبريز در سال تحصيلي 97-96 مشغول تحصيل بودند انتخاب شدند و با 31 نفر از آن­ها مصاحبه انجام گرفت. روش اصلي جمع آوري داده­ها، مصاحبه­ هاي نيمه­ ساختارمند با سؤالات باز بود و داده­ها با روش تحليل محتواي كيفي استقرايي تحليل شدند. صحّت و اعتبار مطالعه حاضر ريشه در چهار محور « باورپذيري، انتقال‌پذيري، تصديق پذيري و اطمينان‌پذيري» داشت. يافته ­ها: يافته­ هاي حاصل شده در قالب سه مقوله اصلي شامل مفهوم كودك­ آزاري، دامنه كودك­ آزاري و كمبودهاي كودك­ آزاري بودند. نتيجه­ گيري: دامنه آگاهي والدين مشاركت­ كننده، در رابطه با سه مفهوم جسماني، عاطفي و غفلت كودك آزاري خوب بود امّا ديدگاه آن­ها در رابطه با كودك­ آزاري جنسي محدود بود و بيش­تر روي جنبه­ هاي شناخته شده آن متمركز مي­شد. تأكيد آن­ها روي مرتفع كردن مشكلات اقتصادي و اجتماعي و راهكارهايي جهت افزايش محبت در خانواده­ ها بيانگر عمق توجه آن­ها به ريشه­ هاي اين معضل جهت پيشگيري و كنترل آن بود. افزون براين ­ها، ضريب آسيب­ پذيري كودكان در جامعه فعلي افزايش يافته است و به ويژه كودك­ آزاري جنسي حسّاسيت بيش­تري را توليد كرده است لذا؛ لزوم آگاه‌سازي والدين از كودك­ آزاري براي ممانعت و پيشگيري از آن بيش‌ازپيش احساس مي­شود در اين راستا؛ نقش مراجع آموزشي از قبيل مدارس و رسانه ­ها بسيار مهم بوده و ضرورت دارد تا برنامه ­هاي آموزشي لازم را براي والدين و كودكان در اين حيطه تدارك ببينند.

Introduction: Children, for various reasons, are always among the most vulnerable in society. They cannot protect themselves and need to help adults including their parents, and in the case of parent's incompetence, issues including child abuse will occur. Therefore the current research was conducted to study the parent's Perspectives from child abuse. Methods: The present study was qualitative research. The statistical population, all of parents whose children were studying in primary schools in a district of Tabriz in 2018 and interview, was conducted with 31 people. The primary method of data collection was semi-structured interviews with open questions and the data were analyzed by inductive analysis of qualitative content. The validity and reliability of this study were rooted in four axes of "Credibility, Transferability, and Reconceptualization and Trustworthiness." Results: Data analysis led to the extraction of 3 main categories, including the concept of child abuse, the range of child abuse and child abuse of deficiencies. Conclusions: Parents' awareness of the three concepts of child physical abuse, child emotional abuse, and child abuse neglected was good, but their level of knowledge about child sexual abuse was limited and focused more on its known aspects. Their emphasis on solving economic and social problems and ways to increase affection in their families reflects the depth of their attention to the roots of this problem to prevent and control it. Also, the vulnerability rate of children in the current society has increased and in particular, child sexual abuse has increased more sensitivity; therefore, the need for parents' awareness to be informed of child abuse for preventing it is felt more and more. In this regard, the role of educational Authorities such as schools and the media is significant and it is necessary to provide educational programs for parents and children in this field.