اثربخشي درمان هيجان مدار بر ارتقاي سلامت روان و تاب آوري زنان آسيب ديده از خيانت همسر

The effectiveness of emotion-focused therapy on promoting mental health and resilience of women affected by infidelity

خيانت زناشويي مساله‌اي تكان دهنده براي زوجين و خانواده‌ها و پديده‌اي رايج براي مشاورين و درمانگران است .هدف پژوهش حاضر اثربخشي درمان هيجان مدار بر ارتقاي سلامت روان و تاب آوري زنان آسيب ديده از خيانت همسر شهر تهران بود. روش پژوهش برحسب هدف كاربردي و از نظر گردآوري داده‌ها از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل و گمارش تصادفي آزمودني‌ها بود. جامعه آماري كليه زنان آسيب ديده از خيانت همسر شهر تهران در سال 1398 در بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري در دسترس تعداد 30 نفر از زنان آسيب ديده از خيانت همسر در گروه آزمايش (15 نفر) و كنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شود. گروه‌ آزمايش تحت درمان هيجان مدار (10 جلسه 90 دقيقه‌اي) قرار گرفتند؛ اما گروه كنترل هيچ‌گونه درماني دريافت نكردند. به منظور گردآوري اطلاعات از پرسشنامه سلامت روان (گلدبرگ، 1972) و تاب آوري (كانر و ديويدسون، 2003) استفاده شد. تجزيه‌وتحليل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجراي پرسشنامه‌ها از طريق نرم‌افزار SPSS-v22 در دو بخش توصيفي و استنباطي (تحليل كوواريانس) انجام پذيرفت. نتايج تحقيق نشان داد نتايج نشان داد كه نتايج نشان داد درمان هيجان مدار بر "اضطراب و بي خوابي"، "نارساكنش وري اجتماعي" و "افسردگي" زنان آسيب ديده از خيانت همسر موثر است، در حالي كه از نظر "نشانه هاي جسمي" تفاوتي بين گروه‌ها وجود نداشت. همچنين نتايج نشان داد درمان هيجان مدار بر "تاب آوري" زنان آسيب ديده از خيانت همسر موثر است. بر اساس نتايج اين پژوهش، درمان هيجان مدار، مداخله مؤثري در افزايش سلامت روان و تاب آوري زنان آسيب ديده از خيانت همسر مي‌باشد. همچنين اين پژوهش نشان داد كه درمان هيجان مدار باعث كاهش اضطراب اجتماعي و بهبود سلامت روان در افراد مي‌شود.

Marital infidelity is a shocking issue for couples and families and a common occurrence for counselors and therapists. The aim of this study was the effectiveness of emotion therapy on promoting mental health and resilience of women affected by infidelity in Tehran. The research method was applied in terms of purpose and in terms of data collection was quasi-experimental with pre-test-post-test design with control group and random assignment of subjects. The statistical population was all women affected by infidelity in Tehran in 1398. Using the available sampling method, 30 women affected by infidelity in the experimental group (15 people) and control (15 people) as a volume consider the sample. The experimental group underwent emotion-focused treatment (10 sessions of 90 minutes); But the control group did not receive any treatment. Mental health questionnaire (Goldberg, 1972) and resilience (Connor and Davidson, 2003) were used to collect data. The analysis of the information obtained from the questionnaires was performed through SPSS-v22 software in two descriptive and inferential sections (analysis of covariance). The results showed that the results showed that emotion-oriented therapy is effective on "anxiety and insomnia", "social dysfunction" and "depression" of women affected by infidelity, while in terms of "physical symptoms" There was no difference between the groups. The results also showed that emotion-oriented treatment is effective on "resilience" of women affected by infidelity. According to the results of this study, emotion therapy is an effective intervention in increasing the mental health and resilience of women affected by infidelity. This study also showed that emotion therapy reduces social anxiety and improves mental health in individuals.