تبيين ريشه هاي بحران ژئوپليتيكي ليبي

با نگاهي مسئله محور به بحران ليبي و يافتن راهكاري براي حل آن با هدف ايجاد ثبات و دموكراسي، لزوما مي‌بايست به ماهيت، مولفه‌ها، عوامل بروز و استمرار و اثرات سوء آن بر منطقه و محيط پيراموني پرداخته شود. در اين پژوهش با نظريه جغرافياي كاركردگرا ريچارد هارتشورن در فرآيند كشورسازي به تبيين بحران كشور به مثابه يك سيستم با بازيگران و نيروها و كاركردهاي نظام واره، پرداخته شد. اين پژوهش در پي يافتن ريشه اصلي بحران ژئوپليتيكي ليبي است. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي‌دهد، فقدان يك چارچوب فراگير براي يكپارچه سازي ملي، ريشه اصلي بحران بوده و به دليل نقش آفريني بازيگران متعدد در مقياس‌هاي محلي، ملي، منطقه‌اي و جهاني در اين كشور، اين بحران ماهيتي كاملا ژئوپليتيكي دارد. همچنين بر اساس نتايج حاصل از يافته‌هاي اين پژوهش، ايجاد فرآيند يكپارچه سازي با تكيه بر انديشه ناسيوناليسم، مناسب‌ترين راهكار براي خروج اين كشور از بحران كنوني است. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي- تحليلي بوده و داده‌هاي مربوط به شيوه مشاهدات ميداني، گفتگو با مسئولين خبره و دست اندركار (گفتگوي خبرگي)، كتابخانه‌اي و اسنادي گردآوري شده است.