بررسي تأثير متغيرهاي جمعيت‌شناختي بر سرمايه ‌فرهنگي در بين شهروندان خراسان شمالي

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي تأثير متغيرهاي جمعيت شناختي بر سرمايه فرهنگي است. روش اين پژوهش، پيمايش و ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه استاندارد بورديو مي باشد. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه شهروندان 18 سال به بالاي ساكن شهرهاي بجنورد، اسفراين و شيروان است. در اين پژوهش براي تعيين حجم نمونه، از جدول مورگان استفاده شده است كه با توجه به محاسبات انجام شده طبق اين جدول، حجم نمونه به دست آمده، برابر 412 مي باشد. روش نمونه گيري در پژوهش فوق، روش نمونه گيري هدفمند و تلفيقي است كه شامل شيوه نمونه گيري طبقه اي برحسب معيارهاي جمعيت شناختي، تصادفي ساده و خوشه اي چندمرحله اي است. براي سنجش متغير سرمايه فرهنگي از پرسشنامه استاندارد بورديو استفاده شد. در اين تحقيق از اعتبار صوري و محتوايي براي تعيين روايي تحقيق استفاده شده است. همچنين ضريب آلفاي كرونباخ گويه هاي مربوط به ابعاد سرمايه فرهنگي0.93 مي باشد كه نشان دهنده همبستگي دروني بالاي گويه ها در اين پرسشنامه است.داده ها به كمك نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. با توجه به ميانگين به دست آمده (3.41) مي توان بدين نتيجه رسيد كه ابعاد سرمايه ‌فرهنگي در بين شهروندان سه شهرستان بجنورد، اسفراين و شيروان در سطح بالايي قرار دارد. نتايج آزمون پيرسون براي سنجش رابطه گروه سني و سرمايه فرهنگي و ابعاد آن نشان داد كه بين سن و دو بُعد سرمايه فرهنگي تجسم يافته و عينيت يافته، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. مي توان گفت بين متغير پايگاه اقتصادي اجتماعي با سرمايه فرهنگي و دو بُعد سرمايه فرهنگي عينيت يافته و نهادينه شده ساكنان حاشيه شهرهاي بجنورد، اسفراين و شيروان رابطه معنا داري وجود دارد؛ بدين معنا كه ميزان سرمايه فرهنگي عينيت يافته و نهادينه شده در بين افراد موردمطالعه، متأثر از پايگاه اقتصادي اجتماعي آن ها است. با استناد به يافته هاي موجود مي توان گفت بين جنسيت و قوميت با سرمايه فرهنگي از لحاظ آماري رابطه معناداري وجود ندارد.