پديد آورندگان :
شاهثنايي, آرميندخت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه پزشكي اجتماعي و خانواده , شمسايي, سميه دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه پزشكي اجتماعي و خانواده , والاگهر، رضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه پزشكي اجتماعي و خانواده
كليدواژه :
خانواده , مدرسه , رفتار تغذيهاي , فعاليت بدني , آموزش , نمايهي تودهي بدني
چكيده فارسي :
مقدمه: مطالعهي حاضر با هدف مقايسهاي تأثير مداخلهي مبتني بر مدرسه با مداخلهي مبتني بر خانواده بر كاهش وزن و نمايهي تودهي بدني (Body mass index يا BMI) دانشآموزان چاق و داراي اضافه وزن صورت گرفت.
روشها: مطالعهي نيمه تجربي حاضر، بر روي 137 نفر از دانشآموزان پسر چاق يا داراي اضافهوزن 12-6 ساله در سه مدرسه از شهر يزد در سالهاي 98-1397 انجام شد. از بين سه مدرسهي انتخابي، به طور تصادفي و با استفاده از نرمافزار Random systematic مدرسهي اول در گروه مداخلهي مبتني بر مدرسه و مدرسهي دوم در گروه مداخلهي مبتني بر خانواده قرار گرفتند و تحت مداخله توسط كارشناس تغذيه، طي 6 جلسهي 2 ساعته مورد آموزش قرار گرفتند. مدرسهي سوم، به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد و دانشآموزان آن، تحت هيچ آموزشي قرار نگرفتند. وزن، BMI، عادات غذايي و فعاليت فيزيكي دانشآموزان قبل و 6 ماه پس از مداخله ارزيابي و ثبت شد و در بين سه گروه مورد مقايسه قرار گرفت.
يافتهها: بين گروههاي سه گانهي مورد پژوهش، در فعاليت بدني (307/11 = F، 2 = df و 001/0 > P)، وضعيت تغذيه (868/11 = F، 2 = df و 001/0 > P)، وزن (667/9 = F، 2 = df و 001/0 > P) و BMI (854/13 = F، 2 = df و 001/0 > P) تفاوت معنيداري وجود داشت. به علاوه، تأثير گروه مداخلهي مبتني بر خانواده نسبت به گروه مداخلهي مبتني بر مدرسه به مراتب بيشتر و قابل ملاحظهتر بود (050/0 > P).
نتيجهگيري: بر طبق نتايج مطالعهي حاضر، اگر چه هر دو مداخلهي آموزشي تأثير مثبتي بر افزايش فعاليت بدني و بهبود عادات تغذيهاي و كاهش وزن و BMI داشتهاند، اما ميزان اثر مداخلهي آموزشي مبتني بر مدرسه در مقايسه با مداخلهي آموزشي مبتني بر خانواده كمتر بوده است. بنابراين، آموزش مبتني بر خانواده بهترين نوع مداخلهي آموزشي جهت افزايش فعاليت بدني، بهبود عادات غذايي، كنترل يا كاهش وزن و كاهش BMI در دانشآموزان 12-6 سالهي شهر يزد بود.
چكيده لاتين :
Background: The purpose of the present study was to compare the effect of school-based versus family-based
intervention on weight loss and body mass index (BMI) in obese and overweight students.
Methods: The present quasi-experimental study was performed on 137 obese or overweight boy students aged
6-12 years at three schools in Yazd City, Iran, during the years 2018-2019. Of the three selected schools, the first
and second schools were randomly assigned to the school-based and family-based intervention groups,
respectively, and were trained by a nutritionist for six two-hour sessions. The third school was considered as the
control group, and received no training. Weight, BMI, eating habits, and the level of physical activity of students
were assessed, recorded, and compared before and six months after the intervention.
Findings: There was a significant difference among the three groups regarding the level of physical activity
(F = 11.307, df = 2, P < 0.001), eating habits (F = 11.868, df =2, P < 0.001), weight (F = 9.667, df = 2, P < 0.001),
and BMI (F = 13.854, df = 2, P < 0.001). In addition, the effect of family-based intervention was significantly
higher than that of the school-based intervention (P < 0.050).
Conclusion: According to the results of the present study, although both training interventions had a
positive effect on increasing physical activity, improving eating habits, and reducing weight loss and BMI,
the effect of school-based training intervention was less than that of the family-based training intervention.
Therefore, family-based training intervention can be regarded as the best type of intervention to increase
physical activity, improve eating habits, control or reduce weight, and reduce BMI in 6 -12-years-old
students in Yazd City.
Keywords: Body mass index; Education; Exercise; Feeding behavior; Schools; Family