عنوان مقاله :
شناسايي دوزيستان بيدم نواحي جنوب شرقي استان تهران توسط مطالعات بافت شناسي
عنوان به زبان ديگر :
Identification of Anura in the South East of Tehran Province by Histological Studies
پديد آورندگان :
يوسفي سياه، سيامك دانشگاه آزاد اسلامي، پيشوا - دانشكده علوم زيستي واحد ورامين- پيشوا - گروه زيست شناسي، ايران , چناري، فريده شركت پروتئين گستر سينا - گروه تحقيق و توسعه ماهيران، تهران، ايران , بابايي، مينا دانشگاه آزاد اسلامي، پيشوا - دانشكده علوم زيستي واحد ورامين- پيشوا - گروه زيست شناسي، ايران , يوسفي سياه كلرودي، مهيار دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - دانشكده دامپزشكي، تهران، ايران
كليدواژه :
شناسايي دوزيستان بي دم , جنوب شرق تهران , بافت شناسي
چكيده فارسي :
به منظور شناسايي گونه هاي دوزيستان بي دم در شهرستان هاي جنوب شرقي استان تهران از طريق مطالعات بافت شناسي مورد بررسي قرار گرفت. 4 ايستگاه اصلي (پاكدشت، ورامين، قرچك، پيشوا) در جنوب شرق استان تهران انتخاب شد. سپس تعداد 24 عدد نمونه توسط توردستي صيد، به ظروف دربدار حاوي فرمالين 10درصد بافر شده منتقل و سپس جهت مطالعات بافت شناسي به آزمايشگاه منتقل گرديدند. بررسيها نشان داد كه در يك گروه (وزغ سبز معمولي، Pseudepidalea (Bufo) viridis) غدد مولد سم وجود داشت. در اين گروه اپيتليوم 3 لايه و در زير آن كروماتوفورها كاملاً نمايان بود. در زير آنها غدد بزرگ مولد سم ديده شد و پس از آن بافت پيوندي و سپس عضلات مخطط قرار داشتند. در گروهي ديگر (قورباغه مردابي معمولي، Pelophylax (Rana) ridibunda)، اپيتليوم 4 لايه مشاهده گرديد كه خود به 2زير گروه تقسبم ميشدند: عده اي داراي غدد ترشحي موكوسي و گروهي كه فاقد غدد موكوسي بودند، اما در هر دو گروه اخير، سلولهاي كروماتوفور، بافت پيوندي، عضلات مخطط و غضروف ديده شدند. در يك گروه ديگر مشاهده شد كه اپيتليوم 3 لايه بوده ولي نه غدد مولد سم و نه غدد موكوسي وجود نداشتند اما دو نوع ويژگي در مشاهدات بافت شناسي ديده شد، بطوريكه عده اي داراي غضروف و گروهي كه فاقد غضروف بودند. اين تفاوتها بيانگر احتمال وجود چندريختي در قورباغه مردابي معمولي ميباشد. نتايج مطالعات بافت شناسي بيانگر آن بود كه براي شناسايي دوزيستان بي دم، علاوه بر مطالعات ريخت سنجي، ريخت شناسي و ژنتيكي، ميتوان از مطالعات بافت شناسي هم بهره گرفت.
چكيده لاتين :
The identification of Anura amphibians species in the southeastern cities of Tehran province was examined through histological studies. 4 main stations (i.e. Pakdasht, Varamin, Qarchak, Pishva) were selected in the southeast of Tehran province. Then, 24 samples specimens were preserved at 10% formalin solution and transferred to the laboratory for histological studies. Studies have shown that in one group of samples (Green Toad, Pseudepidalea (Bufo) viridis) there were toxin-producing glands. In this group, the 3-layer epithelium and below it the chromatophores were quite visible. Beneath them were large glands that produce toxins, followed by connective tissue and then striped muscles. In a group of amphibians (Marsh frog, Pelophylax (Rana) ridibunda) collected, a 4-layer epithelium was observed that divided itself into two subgroups: some with mucosal secretory glands and some without mucosal glands, but in the latter two groups, chromatophores, connective tissue, striped muscles and cartilage were seen. Another group of amphibians found that the epithelium was three-layered but had no venom-producing glands or no mucosal glands, but two features were seen in histological observations, such as some with cartilage and some without cartilage. The results of histological studies showed that in addition to morphological, morphological and genetic studies, histological studies can be used to identify of Anura. These differences indicate the possibility of polymorphism in the Marsh frog species.
عنوان نشريه :
زيست شناسي تكويني