عنوان مقاله :
تحليل كيفي چگونگي كنش ميان استاد راهنما و دانشجو در فرآيند پژوهش (انجام پايان نامه): مطالعه موردي دانشگاه تهران
پديد آورندگان :
جمشيدي، عطيه دانشگاه تهران - گروه برنامه درسي و آموزشي، تهران، ايران , دهقاني، مرضيه دانشگاه تهران - گروه برنامه درسي و آموزشي، تهران، ايران , دراني، كمال دانشگاه تهران - گروه برنامه درسي و آموزشي، تهران، ايران
كليدواژه :
فرآيند ياددهي – يادگيري , كنش ميان استاد و دانشجو , برنامه درسي پنهان , كارشناسيارشد , پاياننامه
چكيده فارسي :
ادراك دانشجويان در خصوص فرآيند ياددهي-يادگيري و چگونگي كنش ميان استاد و دانشجو، مسائل مختلفي از پيدا و پنهان فرهنگ دانشگاهي را روشن ميكند. در اين پژوهش به عوامل موثر بر چگونگي اين كنش به ويژه در انتخاب استادراهنما از منظر دانشجويان كارشناسيارشد دانشگاه تهران با رويكردي كيفي پرداخته شد. ميدان تحقيق دانشگاه تهران بود و نمونهها كه به صورت هدفمند طبقهاي از دو دانشكدهي الف)مهندسي برق و كامپيوتر، ب)حقوق و علوم سياسي انتخاب شدند، با 39دانشجوي كارشناسيارشد به اشباع رسيد؛ از اين تعداد، 19نفر از اطلاعرسانها، از دانشكده الف و 20نفر از آنان، از دانشكده ب بودند. ابزار پژوهش مصاحبههاي نيمهساختار يافته بود. براي روايي از بازبيني توسط همكاران و بررسي توسط مصاحبهشوندگان استفاده شد و دادههاي حاصل از مصاحبهها با توجه به نظريه انتخاب گلاسر و با كدگذاري موضوعي تحليل شد. نتايج نشان داد عوامل موثر بر انتخاب استاد راهنما، در هفت مقوله اصلي جاي ميگيرند: 1.تصوري كه نسبت به پاياننامه و شرايط آموزشي دارند. 2.اداركي كه از طريق كانالهاي شناختي كسب ميكنند. 3.تصوري كه از تواناييها و ويژگيهاي استاد راهنما دارند. 4.تصوري كه نسبت به رشته تحصيلي خود دارند. 5.تصوري كه نسبت به شرايط اقتصادي، فرهنگي، سياسي كشور دارند. 6.ادراكي كه تحت تاثير رفتارهاي اجتماعي دارند. 7.تصوري كه نسبت به خودو آينده خود دارند. تحليل پژوهشگران از اين مقولات، وجود تفكر سيستمي، ميان دانشجويان در انتخاب استاد راهنما است. براي ادراك دانشجويان از چگونگي كنش ميان استاد و دانشجو ساختار ادراكي طراحي شد كه مراحل مختلف اين ساختار عبارتند از: 1.تعيين خواسته 2.تعيين مسير 3.خود ارزيابي 4.انتخاب.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
انديشه هاي نوين تربيتي