عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي جامعيت قرآن و سنت در آراء صفار و كليني با توجه به فضاي گفتماني عصر ايشان
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان لاتين
پديد آورندگان :
دادگر، هادي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه علوم قرآن وحديث، تهران، ايران , احتشامي نيا، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه علوم قرآن وحديث، تهران، ايران
كليدواژه :
صفار , كليني , جامعيت كتاب و سنت , طيف هشام بن حكم , طيف مفضل بن عمر
چكيده فارسي :
اختلاف صفار و كليني به عنوان استاد و شاگرد در خصوص جامعيت قرآن و سنت را بايستي در نوع نگاه آن دو به جايگاه عقل و نص، همراهي امام (ع) با كتاب و سنت، معناي تفويض و نيز با توجه به قرابت هريك از ايشان به طيفهاي كلامي در درون اماميه، باز جست. كليني كه قرابت بسياري به طيف عقلگرا و قرآنمحور هشام بن حكم داشت و در مسأله تفويض امور به پيامبر (ص) و امام (ع)، جانب ديدگاه متعادل و خارج از اتهام به غلو را ميگرفت، قرآن و سنت را جامع همه اموري ميدانست كه انسانها حداقل در مسائل ديني بدان نياز دارند. از اينرو امام (ع) را صرفاً به عنوان حامل و مفسر كتاب و سنت در نظر ميگرفت؛ اما صفار با شدت نصگرايي و طبعاً عقل محور نبودن، ارائه معنايي موسع از تفويض و همچنين در متهم شدن به غاليگري، قرابتي با طيف مفضل بن عمر داشت و در نتيجه، قرآن و سنت را جامع هر آنچه انسانها بدانها نياز دارند، نميدانست. البته، اين مسأله براي وي و در منظومه اعتقادياش، مشكلي ايجاد نكرده و او علم امام (ع) را كه در «بصائر الدرجات» به شكلي حداكثري به آن پرداخته است، به عنوان پوشش دهنده مواردي ميداند كه در كتاب و سنت نيامده است.
چكيده لاتين :
فاقد چكيده لاتين