نگاهي به تجربيات آموزشي در پيوستاري چندوجهي: چگونه برنامه درسي كسب‌شده را ارزشيابي كنيم؟

شكاف بين انواع برنامه‌هاي درسي از مسائل غامض حوزۀ برنامه‌درسي به شمار مي‌آيد كه بازانديشي دربارۀ چارچوب‌هاي پنداشتي آنها را به يك ضرورت تبديل كرده است. پژوهش حاضر با هدف واكاوي ارزشيابي برنامه درسي كسب‌شده، يكي از اين چارچوب‌ها، با تكيه بر تجربيات و ديدگاه‌هاي ذينفعان برنامه‌هاي درسي دورۀ كارشناسي انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش كيفي توصيفي تجارب و ادراكات 31 نفر (17 عضو هيئت‌علمي، 12 دانشجوي نيمسال آخر دورۀ كارشناسي و فارغ‌التحصيل، 2 كارشناس دفتر برنامه‌ريزي آموزش عالي) از دانشگاه‌هاي علامه طباطبائي، تهران و خوارزمي، دانشگاه علوم پزشكي ارتش و دفتر برنامه‌ريزي آموزش عالي با روش نمونه‌گيري هدفمند و از طريق مصاحبه نيمه‌ساختارمند گردآوري گرديد. داده‌هاي احصاء شده از طريق كدگذاري باز، محوري و انتخابي تحليل گرديد. يافته‌هاي به‌دست‌آمده به شناسايي مقوله‌هاي «پيامدهاي كوتاه‌مدت» و «پيامدهاي بلندمدت» و خرده‌مقوله‌هاي «دستيابي به پيامدهاي مشخص‌شده»، «پيامدهاي يادگيري نوپديد»، «تحول شخصيتي فارغ‌التحصيلان»، «اشتغال فارغ‌التحصيلان» و «ادامه تحصيل فارغ‌التحصيلان» براي ارزشيابي برنامه درسي كسب‌شده منجر شد. پيام اين پژوهش پيگيري پيامدهاي مختلف تجربيات آموزشي دانشجويان دوره كارشناسي در ابعاد مختلف زندگي شغلي، شخصي و آموزشي و درنهايت جمع‌آوري شواهد مرتبط براي قضاوت‌هاي منطقي در خصوص نقاط مثبت و ضعف برنامه‌هاي درسي كنوني است.