مقايسه اثربخشي درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني بر روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي در زنان با طلاق عاطفي

Comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and schema therapy on extramarital relationships and domestic violence in women with emotional divorce

زمينه: مطالعات مختلفي اثربخشي درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني بر رفتارهاي مرتبط با طلاق عاطفي در زنان نشان داده ­اند، اما آيا درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني بر روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي مؤثر است و كدام‌ يك تأثير بيشتري دارد؟ هدف: اين پژوهش با هدف مقايسه اثربخشي درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني بر روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي در زنان با مشكلات طلاق عاطفي انجام شد. روش: اين پژوهش از نوع شبه آزمايشي با طرح پيش ­آزمون – پس ­آزمون و پيگيري 2 ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماري شامل 203 نفر از زنان با مشكلات طلاق عاطفي ارجاع داده‌ شده به مراكز مشاوره و مركز اورژانس اجتماعي 123 شهرستان دزفول در سال 1397 بودند كه 60 نفر از آنها به شيوه‌ي نمونه ­گيري در دسترس به­عنوان نمونه انتخاب و به­طور تصادفي در سه گروه 20 نفرِ (دو گروه آزمايش و يك گروه گواه) جايگزين شدند. درمان شناختي رفتاري (داتيليو، 2009) و طرحواره درماني (يانگ و همكاران، 2006) در 16 جلسه، طي 2 ماه براي دو گروه آزمايشي انجام شد. ابزارهاي پژوهش، پرسشنامه خشونت عليه زنان (حاج يحيي، 1999) و مقياس نگرش به خيانت زناشويي (واتلي، 2008) بودند. براي تحليل داده ­ها از تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر با استفاده از نرم‌افزار SPSS-24 انجام شد. يافته ­ها: نتايج حاكي از آن بود كه هر دو مداخلۀ درماني بر كاهش روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي در زنان مؤثر بوده و اين نتيجه در مرحله پيگيري پايدار بود. (0/01 p<). همچنين، بين درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني بر روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي زنان تفاوت معناداري به لحاظ آماري يافت نشد (0/05 p>). نتيجه­ گيري: درمان شناختي رفتاري و طرحواره درماني از مداخلات مؤثر براي كاهش روابط فرا زناشويي و خشونت خانگي در زنان با طلاق عاطفي مي ­باشند.

Background: Various studies have shown the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and schema therapy on behaviors related to emotional divorce in women, but the question is that “are cognitive-behavioral therapy and schema therapy effective on extramarital relationships and domestic violence and, if so, which one is more effective?” Aims: The present research was conducted by the aim of comparing the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and schema therapy on extramarital relationships and domestic violence in women with emotional divorce. Method: The present study is quasi-experimental with pre-test,post-test and two-month follow-up with control group. The statistical population of this study was 203 women with emotional divorce referred to counseling centers and social emergency centers in 123 Dezful of County in during 2019 year. Sixty of these women were selected by available sampling method and randomly assigned to three groups of 20 (two experimental groups and one control group). The research tool was Violence against Women Questionnaire (Haj-Yahia, 1999) and the Attitudes Toward Infidelity Scale (Whatley, 2008). cognitive-behavioral therapy (Dattilio, 2009) was performed in 16 sessions, and schema therapy (Young et al, 2003) in 12 sessions over 2 months for two experimental groups. Data were analyzed by repeated measures analysis of variance using SPSS-24 software. Results: The results showed that both therapeutic interventions were effective in reducing extramarital relationships and domestic violence in women and this result was stable in the follow-up phase (p <0.01). Also, there was no statistically significant difference in the effectiveness of cognitive-behavioral family therapy and schema therapy on infidelity and violence against women (p> 0/05). Conclusions: Cognitive-behavioral family therapy and schema therapy are effective interventions to reduce extramarital relationships and domestic violence in women with emotional divorce.