اثربخشي مداخله والد‌محور مبتني بر فلسفه فرا‌هيجاني گاتمن بر تنظيم شناختي هيجان كودكان با مشكلات رفتاري بروني‌شده

Effectiveness of Parent-centered Intervention Based on Gottman’s Meta- Emotional Philosophy on Cognitive Emotion Regulation in Children with Externalizing Behavioral Problems

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي مداخله والد محور مبتني بر فلسفه فرا هيجاني گاتمن بر تنظيم شناختي هيجان كودكان با مشكلات رفتاري بروني‌شده انجام شد. روش: اين پژوهش به لحاظ هدف، كاربردي است و شيوه انجام آن نيمه تجربي با طرح پيش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمام كودكان 7-10 سال با مشكلات رفتاري بروني‌ شده شهر اصفهان بود. نمونه استفاده شده در اين پژوهش شامل 30 دانش‌آموز با مشكلات رفتاري بروني‌شده بود كه به صورت روش نمونه‌گيري چندمرحله‌اي خوشه‌اي تصادفي انتخاب شدند. شركت كنندگان به دو گروه (آزمايش و كنترل) تقسيم شدند. والدين كودكان گروه آزمايش 6 جلسه در مداخله شركت كردند. ابزار‌هاي اين پژوهش شامل پرسشنامه مشكلات رفتاري آخنباخ و پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان بود. يافته‌ها: ميانگين پس‌آزمون در دو گروه كنترل و آزمايش با يكديگر تفاوت معنا‌داري داشت (05/0p<) كه اين امر نشان از تأثير مثبت مداخله والد محور مي ‌باشد. ميزان اين تأثير در متغير‌هاي تمركز مجدد بر برنامه‌ريزي 56 درصد، ارزيابي مجدد مثبت 69 درصد، ديدگاه‌پذيري 69 درصد، ملامت خويش 18 درصد، پذيرش 54 درصد، نشخوارگري 54 درصد، تمركز مجدد مثبت 56 درصد، فاجعه‌سازي 31 درصد و ملامت ديگران 25 درصد بود. نتيجه‌گيري: اين مطالعه نقش و اهميت ديدگاه فراهيجاني والدين را روشن ساخت و نشان داد كه مداخله والدمحور مبتني بر فلسفه فرا‌هيجاني باعث بهبود تنظيم شناختي هيجان كودكان با مشكلات رفتاري بروني‌شده مي‌شود. استفاده از اين بسته آموزشي به‌عنوان بخشي از برنامه آموزشي مهارت‌افزايي والدين، از پيشنهاد‌هاي كاربردي اين پژوهش محسوب مي‌شود.

Objective: The present study aimed to investigate the effectiveness of parent_ centered intervention based on Gottman’s meta- emotional philosophy on cognitive emotion regulation in children with externalizing behavioral problems. Method: This research is applicable in terms of purpose and its method was quasi-experimental with pretest and posttest design with control group. The study population included all 7-10 years old children with externalizing behavioral problems in Isfahan. The sample included 30 students with externalizing behavioral problems who were selected through multiple random cluster sampling and divided into experimental and control groups. The experimental group participated in a 6- session intervention. Achenbach Child Behavior Check List and Cognitive Emotion Regulation Scale were used for data collection. Results: The mean of posttest showed a significant difference between the experimental and control groups (P<0/05), indicating the positive effect of parent-centered intervention. The rate of this effect on the variables of re-focusing on planning was 56%, positive reassessment 69%, acceptability 69%, self-blame 18%, acceptance 54%, ruminant 54%, positive re-focus 56%, catastrophe 31%, and blame of others 25%. Conclusion: This study clarified the role and importance of parental meta-emotional viewpoint. It was also revealed that parent_centered intervention based on meta-emotional philosophy improves the cognitive emotion regulation of children with externalizing behavioral problems. The use of this educational package as part of the parent skills training program is one of the practical suggestions the present of research.