استفاده از بسپارهاي مقلد برپايه نقاط كوانتومي به جاي زيست حسگرها

چكيده در طبيعت، شناخت مولكولي نقش تعيين كننده اي در زيست دارد. براي مثال، فعاليت در گيرنده ها، آنزيم ها و آنتي بادي ها را ميتوان نام برد. شيميدان ها نيز كشف كرده اند كه چگونه سيستم هاي تشخيص انتخابيتر مي تواند بيشتر پيشرفت كند. اگر مانند طبيعت، حفره- اي وجود داشته باشد كه شكلي از آن با مادهاي كه در آن قرار داده شده و اتصال مي يابد مطابقت داشته باشد، سايت ها در يك فضاي مكاني مشخص قرار ميگيرند و انتخابي پذيري مولكول بسيار بالامي رود. درزيست حسگرها از مواد زيستي مانند آنتي بادي ها، نوكلييك اسيدها و آنزيم ها به عنوان عنصر تشخيصي استفاده مي شود .اما عليرغم انتخابگري بالا، اين مواد زيستي بسيار حساس و گران قيمت هستند. به اين منظور بسپارهاي قالب مولكولي به عنوان آنتي بادي مصنوعي براي كاربرد در حسگرها ابداع شده است. دربسپار قالب مولكولي طي يك فرايند نشانه گذاري مولكولي، ناحيه هايي با آرايش مولكولي بسيار خاص به درون ماتريس آن وارد مي شود كه موجب ميل شديد اين بسپار به برهم كنش با يك مولكول (الگو)خاص مي شود. نقاط كوانتومي به دليل نسبت سطح به حجم بالاي خود، گزينه اي مناسب براي بستر در فناوري قالبگيري مولكولي هستند. ويژگي نوري ويژه نقاط كوانتومي مانند باريك بودن طيف نشري، پهن بودن طيف تحريك و جذب، پايداري در برابر تابش نور، طول عمر فلورسانس و قابل تنظيم بودن طول موج نشر، موجب برتري اين مواد در مقابل رنگينه هاي آلي مي شود. در كار پژوهشي، تلفيق انتخابگري بالاي پليمرهاي قالب مولكولي با حساسيت بالا و سادگي نقاط كوانتومي براي طراحي پروب هاي جديد و ارزان براي انواع مواد مورد استفاده قرار مي گيرد.