عنوان مقاله :
كاربرد طرحوارههاي تصويري در سرودههاي سهراب سپهري و خليل حاوي (بر اساس نظريه معناشناسي شناختي)
پديد آورندگان :
باقرآبادي ، شهريار دانشگاه رازي , سليمي ، علي دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات عربي , زيني وند ، تورج دانشگاه رازي - گروه زبان و ادبيات عرب
كليدواژه :
ادبيات تطبيقي , معناشناسي شناختي , طرحواره تصويري , سهراب سپهري , خليل حاوي
چكيده فارسي :
زبان به عنوان مهم ترين كنش انساني براي انتقال مفاهيم ذهني محسوب مي شود. تحليل اين مجموعه بي منتها از نمادها كه در قالب واژگان نمود پيدا مي كنند يكي از دغدغه هاي قابل اعتنا در ادبيات و زبانشناسي محسوب مي شود. معناشناسي شناختي، يكي از شيوه هاي مطالعه زبان است كه به كمك آن مي توان رابطه اي قابل استناد ميان زبان، تجربيات بيروني، انديشه ها و تجارب اجتماعي برقرار نمود. فهم و تعليل كاربست گونه هاي مختلف طرح واره هاي تصويري، يكي از مباحث پايه اي در اين اسلوب تحليل زباني به شمار مي آيد. با چنين رويكردي مي توان، به تعبيري روشمند از مفاهيم انتزاعي نهفته زبان و ساخت انديشگي صاحب اثر دست يافت. پژوهش حاضر، به شيوه اي توصيفي-تحليلي، به مقايسه كاربرد و بسامد انواعي از طرح واره هاي تصويري در سروده هاي سهراب سپهري و خليل حاوي پرداخته است. اغلب سروده هاي سهراب سپهري تلفيقي از باورهاي متنوّع عرفان اسلامي و باورهاي شرقي مانند بوديسم است كه بي هيچ تزاحمي در كنار هم گرد آمده اند. سروده هاي اين شاعر را مي توان شكل خاصّي از شعر عرفاني جهان شمول با زباني امروزي دانست. سروده هاي خليل حاوي نيز، تجليگاه عرصههاي متفاوتي از باورهاي دو خاستگاه فلسفه شرقي و غربي بوده است. شعر او علاوه بر موضوعات و دغدغه هاي ميهني جولانگاه مفاهيم ذهني خاصّي است كه فهم همه آنها در پاره اي موارد ساده نيست. اين پژوهش تلاشي است براي پاسخ به اين پرسش ها كه سهم هر يك از طرح واره ها، در شعر دو شاعر به چه ميزاني بوده است و نيز مباني فكري سرايشگران چه تأثيري در بهره گيري از نوع طرح واره ها و بسامد آنها داشته است. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه هنر نقاشي سپهري، درونمايه عرفاني سروده ها و نيز عزلت شاعرانه وي، موجب شده است تا «طرح واره هاي حجمي» بسامد بيشتري در اشعارش داشته باشد. از سوي ديگر، به دليل پاره اي از نابساماني هاي انديشگي و اندوه حاكم بر قصايد خليل حاوي، بيشترين فراواني «طرح واره هاي قدرتي» كه بيانگر شكست در مسير فعّاليّت هاي اجتماعي هستند، در قصايد اين شاعر به چشم مي خورد.