عنوان مقاله :
بررسي سبكشناختي لايهاي سازههاي گفتمانمدار در شعر امل دنقل (مطالعۀ موردي قصيدۀ «مقابله خاصه مع ابن نوح»)
پديد آورندگان :
قادري ، آزاده دانشگاه فردوسي مشهد , سيدي ، حسين دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عربي , صديقي ، بهار دانشگاه فردوسي مشهد - گروه زبان و ادبيات عرب
كليدواژه :
سبكشناسي , تحليل انتقادي گفتمان , بافت , امل دنقل , قدرت , ايدئولوژي
چكيده فارسي :
زبان به مثابه فرايندي اجتماعي در خدمت توليد معنا و در سطوح مختلفش داراي بار ايدئولوژيكي است و در تعامل با روابط قدرت به كار گرفته مي شود. زبان شعري و آفرينش ادبي بستري مناسب جهت تحليل هاي زباني و سبكي به شمار مي آيد و فرديت، تجربيات و ارزش آفريني در اين حوزه از زبان به خوبي قابل اجرا است. از آنجايي كه سبكشناسي، مطالعۀ روشهاي آفرينش معنا در ادبيات و ديگر متون از طريق زبان مي باشد، كاركرد الگوهاي زبانشناختي با رويكرد لايهاي روشي كارآمد در تحليل سبكي به شمار ميآيد. اين پژوهش با تكيه بر ابزارهاي تحليل انتقادي گفتمان، نشانهشناسي گفتماني و مباني نظريۀ نقشگرايي به بررسي سبكشناختي قصيدۀ «مقابله خاصه مع ابن نوح» امل دنقل مي پردازد تا بيانگر اين مهم باشد كه شاعر اين گفتمان شعري را ابزاري اجتماعي در نظر گرفته و خردلايههاي واژگاني، نحوي و بلاغي را در ارتباط با كلانلايههاي ايدئولوژي، قدرت و بافت موقعيت گزينش كرده و به زيرساختها نيز هويت بخشيده است تا به بحران سياسياقتصادي حاصل از قرارداد كمپ ديويد بپردازد. شاخصهاي سبكي شعر وي (گزينشهاي واژگاني، ساختارهاي نحوي نشاندار، شگردهاي بلاغي معنامند) سازههاي گفتمانمداري هستند كه داراي بار ايدئولوژيكياند و بر اساس مناسبات قدرت به برجستهسازي گفتمان خودي و حاشيهراني گفتمان رقيب منجر ميشوند. مؤلفههاي سبكي دنقل بيانگر نگرش خاص وي به مسائل سياسياجتماعي كشورش است كه از طريق گزينش واژگان بهمثابه نشانههايي اجتماعي، شاخصگذاري گفتماني، وجهيت در ساختارهاي نحوي، صداي دستوري متن و فرايندهاي بلاغي مثل استعاره، مجاز، نماد، سخريه و تكرار نمود مييابد تا بيانگر ايدئولوژي مقاومت در برابر دشمنان و عدم پذيرش شرايط كنوني كشور مصر و مبازره عليه سياستهاي حاكم وقت (انورالسادات) باشد. لذا اين قصيده خوانشي سياسي و اجتماعي است كه زبان شعري اش كنشي اجتماعي مي باشد و متن قصيده، هم سازنده و هم ساخته شده از روابط اجتماعي است كه شاعر با توجه به ايدئولوژي خودش و قدرت مسلط، به واسطه گزينش سبك هاي بياني متفاوت به بيان باور ها و عقايدش پرداخته است.