عنوان مقاله :
بررسي انتقادي ديدگاه نائيني پيرامون ضرورت علّي در پرتو حكمت متعاليه
پديد آورندگان :
احسن ، مجيد دانشگاه امام صادق (ع) - گروه فلسفه
كليدواژه :
حكمت متعاليه , ميرزاي نائيني , ضرورت علّي , اختيار , طلب و سلطنت
چكيده فارسي :
مسئله علّيت و فروع آن همچون ضرورت علّي از جمله مسائلي است كه از ديرباز مورد توجه متفكران بوده و بهرغم چنين قدمتي اكنون نيز مورد ملاحظه و رقم زننده مناقشات زيادي است. طيف گستردهاي از آراء (از اثبات مطلق تا سلب مطلق) كه در باب ضرورت علّي ارائه شده نشان از صعوبت و اهميت بحث داشته و ميطلبد مورد بررسي و تأمل دقيق قرار گيرند. در فلسفه اسلامي و از جمله حكمت متعاليه، ضرورت علّي به عنوان يكي از بنيادهاي عام فلسفي پذيرفته شده به طوري كه با تحليلهاي مختلف، پذيرش يا ردّ آن به منزله قبول يا ردّ خود اصل علّيت تلقي گشته است. در مقابل، برخي از اصوليين همچون ميرزاي نائيني و تابعانش با تبيينهاي متفاوت، لازمه پذيرش اراده و اختيار انسان را نفي ضرورت علّي در فواعل مختار ديده و ضمن وجداني و نه عقلي دانستن قاعده الشيء ما لم يجب لم يوجد تخصيص يا تخصّص آن را جايز شمردهاند و بر همين اساس، اين قاعده را به علتهاي تامه موجَب و طبيعي فرو كاستهاند. از جمله دستاوردهاي مقاله حاضر كه در پي بررسي تطبيقي اين دو موضع مخالف ميباشد عبارتاند از: تبيين عدم تفطن ميرزاي نائيني و تابعانش به مباني حكمت متعاليه و پيشبرد بحث ايشان بر همان تلقي غير صدرايي از مسئله ضرورت علي، غلبه نگاه عرفي بر اصوليين مخالف حكمت متعاليه در تحليل مسئله، تبيين مباني و منظومه فكري ايشان در نوع تحليلهايي كه در مسئله ارائه ميكنند؛ امري كه توسط خودشان صورت نپذيرفته است، بيان اشكالاتي برايشان كه در نوع خود سابقه ندارد همچون نقد قول ايشان به خروج تخصصي فاعل مختار از شمول اصل ضرورت، نقد ديگاههايي كه از مشابهت تعابير اصوليين حكم به يكي بودن ديدگاهشان با حكمت متعاليه كردهاند؛ در نهايتاًين مقاله نشان خواهد داد كه اشكالات مبنايي و بنايي مختلف بر ديدگاه ميرزاي نائيني و تابعانش، حكايت از قوت و جامعيت موضع حكمت متعاليه دراين خصوص دارد. كليـدواژههــا: حكمت متعاليه، ميرزاي نائيني، ضرورت علّي، اختيار، طلب و سلطنت.