مباني خدا شناسي مولانا و دلالت هاي آن در تربيت عاطفي (اصول و روش‌ها)

نظام تعليم‌وتربيت، با تعليم و تزكيۀ نيروي انساني، تلاش مي كند از عمده ترين مشكلات جامعۀ بشري مانند بي عدالتي اجتماعي، جنگ و خونريزي، انحطاط اخلاقي و فساد اقتصادي پيشگيري نمايد. به‌نظر مي رسد براي رسيدن به چنين اهدافي، نظام تعليم‌وتربيت بايد اهداف حيطۀ عاطفي را پرورش دهد. هدف از انجام اين تحقيق، بررسي مباني خدا شناسي مولوي براي دستيابي به تأثيرات اين مباني بر تربيت عاطفي بوده و با استفاده از روش توصيفي ـ استنتاجي، آثار مولوي بررسي و ديدگاه هاي وي درمورد مباني معرفت به موجوديّت خدا، قدرت، حلم، رحمت و توّابيّت ، شرح داده شد. همچنين ارتباط و تأثير اين ديدگاه ها، با هدف اصلي اين تحقيق، جستجو و مورد مداقّه قرار گرفت. از بررسي مبناي معرفت به موجوديّت خدا، اصل طلب؛ از مبناي قدرت، اصل تضرّع؛ از مبناي حلم، اصل يقظه؛ از مبناي رحمت، اصل ظرفيت‌افزايي براي جذب رحمت و از مبناي توابيّت، اصل بازگشت، منتج شد و به اتّكاي اين اصول، روش هاي مناسب مانند: نماز با حضور قلب، آگاهي و معرفت، صدق و راستي، دوري از تجاوز و زياده‌خواهي، فروتني، ترحّم بر دردمندان و دوري از قساوت قلب و تكبّر و ...، استخراج شد.