عنوان مقاله :
ادعاي پاسخ گو نبودن حاكمان ديني در بوته نقد
پديد آورندگان :
عربي آيسك ، علي دانشگاه علوم اسلامي رضوي , ايرواني ، جواد دانشگاه علوم اسلامي رضوي , روشن ضمير ، محمد ابراهيم دانشگاه علوم اسلامي رضوي
كليدواژه :
نفي حاكميت ديني , قدسي شدن حاكمان , پاسخگو نبودن حاكمان
چكيده فارسي :
در طول تاريخ، حاكميت انبيا، اولياء و رهبران ديني بر جامعه، با انواع مخالفت قدرت طلبان روبرو بوده است. اما در دوره معاصر بويژه پس از پيروزي انقلاب اسلامي برخي از دگرانديشان، حكومت جمهوري را در مقابل حكومت الهي قرار داده و بر اين باورند اين دو، دو نظام سياسي و دو نوع حكومت هستند كه ماهيتي متفاوت دارند. اينان با نفي حاكميت ديني، حكومت جمهوري را پذيرفتهاند؛ چون معتقدند در حكومت جمهوري، زمامدار خود را مسئول در مقابل مردم ميداند و پاسـخگويي حـاكمان بـه مطالبات مردم، امري مسلم و روشن است ليكن در حكومت ديني و ولايـي، از آن رو كه حاكم ولايت بر مردم دارد و قدرت خود را متصف به دين و منشأ حكومت خود را الهي ميداند در برابر آنها مسؤوليتي ندارد و پاسخگو نيست، و تحت نظارت آنها هم نيست و مردم نميتوانند قدرت او را مهار يا او را عزل كنند. اين نوشتار با در نظرگرفتن برخي تجربهها و بررسي منابع كتابخانهاي و با روش توصيفي – تحليلي در پي آن است كه بررسي كند آيا واقعا ذات حكومت ديني اين گونه است كه حاكمان خود را پاسخگوي مردم نميداند و به همين خاطر بايد عطاي حاكميت ديني را به لقاي آن بخشيد! با اينكه حكومت وقتي ديني است كه خودرا موظف به دستورات ديني بداند .آنچه حق است ديدگاه دوم است و مهم ترين مستند آن علاوه برسيره عقلاء ،روايات و بيانات بزرگان دين است .
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اجتماعي اسلامي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اجتماعي اسلامي