شماره ركورد :
1202487
عنوان مقاله :
تحولات فرهنگي و اقتصادي نيمۀ نخست هزارۀ پنجم پيش ازميلاد در دشت قزوين بر پايۀ نتايج كاوش اضطراري محوطۀ خُلَهكوه تاكستان
پديد آورندگان :
داودي ، حسين دانشگاه تهران - آزمايشگاه مركزي - آزمايشگاه بيوباستان شناسي , مقيمي ، نيلوفر دانشگاه تهران - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستان شناسي , شيرازي ، زهره پايگاه ميراث جهاني شهرسوخته و موزۀ منطقه اي جنوب شرق - آزمايشگاه گياه باستان‎شناسي
از صفحه :
29
تا صفحه :
54
كليدواژه :
برهمكنش فرهنگي , باستان شناسي زيستي , مس وسنگ انتقالي , محوطه خُلَهكوه , فلات مركزي ايران
چكيده فارسي :
محوطۀ باستاني خُلَه‌كوه به‌سبب داشتن موقعيتي ويژه در بافت شهري تاكستان، مورد تخريب و تعارض قرار گرفته است. امروزه از وسعت 7 هكتاري محوطه، فقط 3.5 هكتار باقي‌مانده است. طي برنامه‌هاي عمراني دهۀ 1390 ه‍.ش.، تصميم بر آن بود كه بخشي از محوطه تبديل به پاركينگ وسايل نقليه و بخشي ديگر تبديل به فضاي سبز شود. به‌همين سبب، كاوش اضطراري خُلَه‌كوه در سال 1393 با اهداف شناسايي شاخصه‌هاي فرهنگي و زيستي دوره‌هاي موجود و حفاظت از محوطه با آغاز و تداوم فعاليت‌هاي پژوهشي باستان‌شناسي به‌انجام رسيد. در نتيجۀ كاوش‌ها، آثاري از يك روستاي تك‌دوره‌اي مربوط به دورۀ مس‌وسنگ انتقالي (فلات قديم ب) از نيمۀ نخست هزارۀ پنجم پيش‌ازميلاد در نهشته‌هاي تحتاني محوطه شناسايي شد. اين مرحله از روستانشيني، با وجود تحولات اساسي در فرهنگ و اقتصاد مردمان فلات‌مركزي، بسيار حائز اهميت است. شواهد نويافتۀ خُلَه‌كوه، براي درك بهتر از چگونگي رخداد و مقياس تحولات فرهنگي و اقتصادي مردمان فلات‌مركزي، مورد ارزيابي قرار گرفت. پرسش‌ها عبارتنداز: شاخصه‌هاي فرهنگياجتماعيِ و نظام معيشتي در خُلَه‌كوه و برهم‌كنش‌هاي فرهنگي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي در هزارۀ پنجم پيش‌ازميلاد چگونه بوده است؟ فرض بر اين است كه شاخصه‌هاي فرهنگي خُلَه‌كوه قابل‌قياس با محوطه‌هاي هم‌زمان در فلات‌مركزي ايران است و با اين محوطه‌ها برهم‌كنش داشته و نظام معيشتي در دورۀ گذار از نوسنگي، تركيبي از كشاورزي و دامپروري بوده است. روش پژوهش به اين‌صورت است كه پس از شرح اجماليِ كاوش اضطراري خُلَه‌كوه، سعي‌بر تفسير يافته‌ها با تأكيد بر گاهنگاري نسبي و مطلق، برهمكنش‌هاي فرهنگي، دامپروري و كشاورزي شده است. نتايج نشان مي‌دهد كه خُلَه‌كوه، ويژگي‌هاي محلي و مناطق همجوار را دارد. سنت‌هاي سفالگري نشان از يكپارچگي فرهنگي در فلات‌مركزي در دورۀ مس‌وسنگ انتقالي دارد. پيشرفت قابل‌توجهي در كشاورزي مبتني‌بر آبياري و دامپروري با گسترش بهره‌برداري از محصولات متنوع گوسفندسانان و گاو، طي دورۀ مس‌و‌سنگ انتقالي و عصر مس‌وسنگ در منطقه مشاهده مي‌شود؛ هم‌چنين، شواهد گياه‌باستان‌شناسي و ديرين گرده‌شناسي نشان مي‌دهد كه شرايط اقليمي خشك در اواسط هزارۀ پنجم پيش‌ازميلاد در منطقه حاكم مي‌شود. اين پديده، زيستگاه‌هاي انساني را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت