عنوان مقاله :
آغاز امارت اسحاقبناحمد ساماني (301ه.ق.) در سمرقند با استناد بر شواهد سكهشناسي
پديد آورندگان :
سعادت مهر ، محمدامين دانشگاه مازندران - دانشكدۀ هنر و معماري - گروه باستان شناسي , كوهستاني اندرزي ، حسين دانشگاه بيرجند - دانشكدۀ هنر - گروه باستان شناسي , هاشمي زرج آباد ، حسن دانشگاه مازندران - دانشكدۀ هنر و معماري - گروه باستان شناسي , جوزي ، زهره دانشگاه سيستان وبلوچستان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه باستان شناسي
كليدواژه :
اسحاق بن احمد , سمرقند , سكه شناسي , سامانيان , نصربن احمد
چكيده فارسي :
پس از كشتهشدن «احمدبناسماعيل» (295301 ه.ق.)، همزمان «اسحاقبناحمد»، بزرگ خاندان «ساماني» و «نصربناحمد» (301331 ه.ق.)، فرزند خردسال «اميراحمد» به ادعاي امارت برخاستند كه درنهايت به نزاع و پيروزي نصر خردسال انجاميد. از آنجاييكه كتب تاريخي مطالب پراكنده و متفاوتي در اين باب داشته، علم سكهشناسي ميتواند اطلاعات ارزشمندي را براي رفع اين تفاقضات در اختيار محققين قرار دهد؛ پس پايه و مبناي اصلي اين مقاله را دادههاي سكهشناختي، بهويژه فَلسي شاخص از «اميراسحاق» تشكيل ميدهد كه نام امير درگذشته، «اسماعيلبناحمد» (279295ه.ق.) را نيز بر خود جاي داده و به تاريخ 301ه.ق. در شهر سمرقند به ضرب رسيده است. پرسشهاي اصلي اين پژوهش عبارتنداز: 1. چگونه ميتوان با استفاده از سكه مسين اميراسحاق (ضرب سمرقند به سال 301ه.ق.) بخشي از تاريخ آن عصر را بازسازي نمود؟ 2. نام امير درگذشته، اسماعيل به چه علت بر اين نوع سكه نقر گرديده و در مشروعيتيافتن اسحاق چه نقشي داشته است؟ اين مقاله بر آن است تا علاوهبر معرفي اين سكۀ شاخص كه براي نخستينبار انجام ميگردد، با رويكرد باستانشناسي ادراكي و رهيافت تاريخي به بازسازي و مشخص ساختن علل برخي از حوادث با همراهي دادههاي سكهشناختي در كنار متون تاريخي بپردازد. برآيند اصلي اين پژوهش، مسألۀ مشروعيت يافتن اميراسحاق از جانب خلافت بغداد بود كه ميتوان نتيجه يافت، اين سكه در خلال فرآيند مشروعيتيابي امارت اسحاق از جانب خلافت عباسي، به ضرب رسيده و از آنجا كه ضرب سكه نشاني از قدرتيافتن محسوب ميشده و مشروعيت وي براي امارت نيز در دست اقدام بوده، آوردن نام امير ماضي بر سكهها، ميتوانسته مشروعيت اسحاق را در آن مدت تضمين سازد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران
عنوان نشريه :
پژوهش هاي باستان شناسي ايران