نقش تعديل گري حمايت اجتماعي در رابطه بين حساسيت بين فردي و وابستگي به فضاي مجازي

مقدمه: در قرن حاضر اينترنت نقش كليدي در توسعه معاشرت هاي اجتماعي ايفا مي كند. بنابراين، هدف پژوهش حاضر تعيين نقش تعديل كننده حمايت اجتماعي در رابطه بين حساسيت بين فردي و اعتياد به فضاي مجازي بود. روش: اين پژوهش از نوع توصيفي – همبستگي بود. جامعه پژوهش شامل دانشجويان كارشناسي دانشگاه آزاد لاهيجان درسال تحصيلي1397-98 بود كه تعداد 282 نفر از آن ها بر اساس فرمول كوكران با خطاي0.01 به عنوان نمونه با روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي دراين طرح شركت نمودند. پرسشنامه هاي اعتياد به اينترنت يانگ )1966) و حساسيت بين فردي پاركر و بايس (1989) و حمايت اجتماعي شروبورن و استوارت (1991) توزيع شد و تحليل مسير داده ها با نرم افزار AMOS و همبستگي داده هاSPSS بررسي شد. يافته ها: بررسي داده ها نشان داد بين اعتياد به اينترنت و حساسيت بين فردي، اعتياد به اينترنت و حمايت اجتماعي و بين حمايت اجتماعي و حساسيت بين فردي همبستگي مثبت وجود دارد p 01.0)). همچنين نتايج تحليل مسير نشان داد، مسير حساسيت بين فردي و وابستگي به اينترنت ( 0.16=β) در سطح 0.05، مسير حساسيت بين فردي و حمايت اجتماعي (0.33=β) و حمايت اجتماعي به وابستگي به اينترنت ( 0.40=β) در سطح 0.01 به لحاظ آماري معنادار است. نتيجه گيري: حمايت اجتماعي و حساسيت بين فردي مي توانند به عنوان متغير هاي كليدي نقش مهمي در وابستگي به فضاي مجازي داشته باشند. درنتيجه لازم است جهت پيشگيري، برنامه ريزي‌هاي صحيح صورت پذيرد تا سلامت روان جامعه بهبود يابد.