شماره ركورد :
1202644
عنوان مقاله :
جايگاه سوبژكتيويسم اخلاقي در انديشۀ نيچه و لويناس
پديد آورندگان :
كريمي ، بيان دانشگاه تبريز‌‌ - دانشكدۀ زبان و ادبيات خارجي‌‌ , اصغري ، محمد دانشگاه تبريز‌‌ - دانشكدۀ زبان و ادبيات خارجي‌‌ - گروه فلسفه‌‌
از صفحه :
71
تا صفحه :
91
كليدواژه :
نيچه‌‌ , لويناس‌‌ , سوژه‌‌ , ديگري‌‌ , اخلاق‌‌ , قدرت‌‌ , رنج
چكيده فارسي :
نيچه و لويناس از برجسته‌‌ترين فيلسوفان معاصر هستند كه بر ضرورت گذر از سوبژكتيويسم عقلاني تأكيد كرده‌‌اند. آن‌‌ها به دنبال تلاش براي انديشۀ دوباره در باب معناي اخلاق در جهاني بودند كه نه دين و نه فلسفه‌‌هاي اخلاقي ديگر نمي‌‌توانستند مراجع يقيني و محكمي را براي بحران انسان معاصر ايجاد كنند. لويناس و نيچه هر دو در تلاش براي معناي سوبژكتيويته، بينش‌‌هاي مختلفي ارائه كرده‌‌اند و تلاش آن‌‌ها در يافتن معناي سوبژكتيويته با ضرورت واسازي معناي اخلاق نيز همراه بوده است. بر همين اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نيچه) و ديگري (لويناس) به جست‌وجوي باز ارزش‌گذاريِ ارزش‌‌ها (نيچه) و مسئوليت اخلاقي نامتقارن (لويناس) پرداخته و در اين راستا، نگاه كاملاً متفاوتي با نگاه سنّتي به اخلاق اتخاذ كرده‌‌اند. برغم آن كه اين دو فيلسوفْ با نقطه نظرهاي مشتركي آغاز مي‌‌كنند‌‌، اما روش‌‌‌‌، تفسير و نتايجشان با هم متفاوت است. نيچه با رويكردي تبارشناسانه‌‌، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پايان دادن به تاريخ بسط نيهيليسمْ مطلوب و عملي شمرده و لويناس با رويكردي پديدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئوليت نامتقارن» در سوژه منفعل‌‌، پايان تاريخ غفلت از ديگري و سوبژكتيويسم عقلاني را مطرح كرده است. پيشنهاد نهايي اين است كه نگرش‌‌هاي نيچه دربارۀ انسان تركيبي از رويكرد طبيعي‌‌گرايانه و فراانسان‌‌گرايانه است و با تقدم خودگزيني‌‌، نگاهي منفي به ديگري ابراز كرده است؛ در حالي كه فلسفۀ لويناس انسان‌‌گرايانه‌‌ و بيناذهني است و اخلاق با بازشناسي تقدم ديگري آغاز مي‌‌شود.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي - كلامي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي - كلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت