تبيين بازده سهام از طريق ارزش افزوده اقتصادي و اجزاي آن با تعديل‌گري كيفيت سود

از ديدگاه سرمايه‌گذارى، كيفيت سود پايين مطلوب نيست زيرا منجر به تخصيص نادرست سرمايه‌ها خواهد شد. استفاده كنندگان جهت سنجش رشد اقتصادي به ستانده‌هاى سيستم حسابدارى از جمله سود گزارش شده توجه خواهند كرد. هنگامي كه موضوع ارزش مطرح مي‌گردد، بايد معيار ارزيابي عملكرد و كيفيت ايجاد شده ارزيابي شوند. پژوهش حاضر در صدد مطالعه تفاوت بين محتواي اطلاعاتي ارزش افزوده اقتصادي بصورت تجميعي و اجزاي آن، بر اساس مدل بيدل و همكاران (1997) و وسيت و ورتينگتون (2000)، است. از طرف ديگر با كمك مدل جونز تعديل‌شده كيفيت اقلام تعهدي اختياري سنجش گرديد. از داده‌هاي تركيبي (172) شركت-سال، (1388 الي 1396) استفاده شد. فرضيه‌ها از طريق محاسبه رگرسيون و آزمونt ، F بررسي شدند. براساس يافته‌ها محتواي اطلاعاتي اجزاي ارزش افزوده اقتصادي از ارزش افزوده اقتصادي بصورت تجميعي بيشتر است. نتايج آزمون والد در سطح معناداري نشان دهنده تفاوت بين محتواي اطلاعاتي اجزاي ارزش افزوده اقتصادي است. افزودن كيفيت سود به مدل، منجر به تغيير محتواي اطلاعاتي مدل‌ها مي‌شود. كيفيت سود به رابطه في مابين ارزش افزوده اقتصادي و بازده سهام تاثير تعاملي دارد و اين تأثير تعاملي در سطح اجزاي ارزش افزوده اقتصادي نيز مشاهد شد.