ارزيابي كارايي الگوريتم تنبل در تخمين عملكرد محصول زعفران بر اساس پارامترهاي اقليمي (مطالعه موردي: بيرجند)

زعفران به عنوان با ارزش ترين محصول كشاورزي و دارويي جهان جايگاه ويژه اي در بين محصولات صنعتي و صادراتي ايران دارد. در حال حاضر، ايران بزرگترين توليد كننده و صادركننده زعفران در جهان است، به طوري كه بيش از 93.7 درصد توليد جهاني اين محصول گران بها به ايران اختصاص دارد. اما عليرغم قدمت كشت زعفران و ارزش افزوده اين محصول در مقايسه با بسياري از محصولات زراعي رايج در كشور سهم كمتري از فناوري هاي نوين را به خود اختصاص داده و توليد آن عمدتاً بر دانش بومي متكي بوده است. پژوهش حاضر با هدف توسعه و ارزيابي كارايي مدل هاي KStar و LWL در محاسبه عملكرد محصول گياه زعفران بر اساس پارامترهاي اقليمي انجام گرفته است. كاليبراسيون و صحت سنجي مدل ها با استفاده از آمار عملكرد اين محصول و عوامل اقليمي طي سال هاي 2017-1998 صورت پذيرفت. به منظور ارزيابي مدل ها از شاخص هاي آماري ضريب تبيين (R2)، ميانگين قدر مطلق خطا (MAE)، ريشه متوسط خطاي مربعات (RMSE) و نش ساتكليف  (NSE) استفاده شد. از مدل هاي پيشنهادي، مدل KStar در سناريوي e با 1.00 = R2، 0.00 =MAE ،  0.00 = RMSEو 1.00 = NSE مي باشند كه از دقت مناسبي در تخمين عملكرد گياه زعفران داشت. اين دقت بالاي مدل KStar، باعث شده كه بتوان به راحتي عملكرد زعفران را در مناطق مختلف زعفران كاري كشور بر اساس داده هاي موجود در ايستگاه هاي مختلف تخمين زد.