تعيين ساختار بازارهاي هدف زعفران و تحليل اثرگذاري آن بر صادرات ايران

با توجه به رقابت روزافزون در بازارهاي جهاني، نياز به شناخت جامع بازارهاي هدف جهت اتخاذ برنامه هاي بازاريابي اهميت چشمگيري دارد. يكي از مولفه هاي اثرگذار در انتخاب استراتژي هاي بازاريابي در سطح بين المللي بررسي ساختار بازار كشورهاي واردكننده است. لذا اين مطالعه دو هدف اصلي تعيين ساختار بازار كشورهاي مهم واردكننده زعفران و سپس بررسي اثر اين متغير بر صادرات زعفران ايران را جهت پيشبرد ادبيات پژوهش در حوزه صادرات زعفران به عنوان يكي از مهم ترين محصولات صادراتي بخش كشاورزي ايران دنبال كرده است. جهت دستيابي به اين اهداف از شاخص هرفيندالهيرشمن براي محاسبه ساختار بازار و الگوي جاذبه براي تعيين نوع اثرگذاري متغير بر صادرات ايران در دوره زماني 2017-2001 استفاده شده است. نتايج ساختار بازار نشان داد كه از ميان 16 كشور اصلي واردكننده زعفران هيچ كشوري داراي ساختار رقابت كامل نبوده و در همه بازارها درجه اي از انحصار وجود دارد. همچنين نتايج تغييرات ساختار بازار كشورهاي واردكننده زعفران در دو دوره زماني 2010-2001 و 2017-2011 نشان داد كه ساختار بازار 7 كشور آرژانتين، چين، آلمان، ژاپن، اسپانيا، سوئد و امارات متحده عربي انحصاري‌تر شده است و 9 كشور ديگر ساختار رقابتي تري پيدا كرده اند. براساس نتايج الگوي جاذبه، متغير ساختار بازار كشورهاي واردكننده اثر معني داري بر صادرات زعفران ايران داشته است و رقابتي تر شدن بازارهاي هدف موجب كاهش صادرات زعفران ايران شده است. از اين رو، با توجه به رقابتي تر شدن بازارهاي هدف زعفران، پيشنهاد مي شود كه صادركنندگان بر بهبود مولفه هاي رقابتي خود در بازارها به ويژه بسته بندي توجه بيشتري نمايند. به طوري كه مطابق با استانداردهاي جهاني، بايد بسته‌بندي براساس نوع كيفيت محصول انجام شود و اطلاعات كاملي به مشتريان ارائه كند.