عنوان مقاله :
متغيرهاي منطقهاي اثرگذار بر تحولات امنيتي ژاپن: 2012-2019
پديد آورندگان :
فرهادي ، زينب دانشگاه تربيت مدرس , سازمند ، بهاره دانشگاه تهران - گروه مطالعات منطقهاي , موسوي شفائي ، مسعود دانشگاه تربيت مدرس - گروه روابط بينالملل , اسلامي ، محسن دانشگاه تربيت مدرس - گروه روابط بينالملل
كليدواژه :
ژاپن , ايالاتمتحده آمريكا , چين , كره شمالي , موازنه تهديد
چكيده فارسي :
شكست ژاپن در جنگ جهاني دوم و از دست دادن قواي نظامي و ممنوعيت كنشگري مستقلانه نظامي پس از اين دوران اين كشور را از نظر امنيتي به يك دولت وابسته و منفعل تبديل كرد. اگر چه در سالهاي پس از جنگ جهاني دوم چتر امنيتي آمريكا توانست ژاپن را از بحرانهاي جنگ سرد و پسازآن حفظ كند اما احساس عدم امنيت وجودي در سالهاي اخير باعث ايجاد پوياييهاي قابلتوجهي در راهبردهاي كلان اين كشور شده است و ما شاهد آن هستيم كه ژاپن به عنوان يك قدرت متوسط به سمت از ميان برداشتن موانع كنشگري فعالانه در سياست بينالملل و افزايش توانمنديهاي نظامي حركت كرده است. اين احساس عدم امنيت ناشي از دگرگوني در محيط امنيتي شرق آسيا بوده كه باعث تغيير در ادراكات سياستگذاران امنيتي ژاپن شده و اين كشور را در مسير پاسخگويي به اين تهديدها و چالشها قرار داده است. سؤالي كه در اين زمينه مطرح ميشود اين است كه چه متغيرهاي محيطي باعث درك ژاپن از تهديد وجودي شده و پاسخ ژاپن به اين تهديدها چه بوده است؟ فرضيه پژوهش حاضر بر اين مبنا استوار است كه چين و كره شمالي بر اساس چهار مؤلفه تعريفكننده تهديد(قابليت كلي، مجاورت جغرافيايي، توانمندي تهاجمي، نيات خصمانه) كه در نظريه موازنه تهديد استفن والت مطرحشده است بهعنوان يك تهديد عليه امنيت وجودي ژاپن تعريفشده و اين كشور را به سمت موازنهسازي تهديد به دو صورت داخلي و خارجي سوق داده است. روش پژوهش در اين مقاله در قالب رويكردهاي تبيينيتحليلي و با بكارگيري روش تلفيقي(تلفيق روشهاي كمي و كيفي) خواهد بود. شيوه گردآوري دادهها نيز كتابخانهاي و مبتني بر آمار و اسناد بينالمللي است.