اعتباريابي الگوي شايستگي هاي مشاوران نظام تعليم و تربيت عمومي

اين پژوهش با هدف، اعتباريابي الگوي شايستگي هاي مشاوران نظام تعليم و تربيت عمومي در راستاي ارتقاي نقش خانواده و مدرسه در تربيت نسل آينده انجام شد. پژوهش از نظر هدف، كاربردي، و از نظر روش توصيفي پيمايشي بود. جامعه آماري پژوهش 1142 نفر از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش شهر تهران بودند. نمونه آماري 288 نفر بود كه براساس جدول مورگان تعيين، و با روش تصادفي خوشه اي انتخاب شدند. از روش كتابخانه‌اي به‌منظور بررسي ادبيات، پيشينه و اسناد بالادستي نظام تعليم و تربيت عمومي و از روش پيمايش براي جمع آوري داده ها استفاده شد. ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تعيين اعتبار پرسش نامه از روايي محتوا، روايي صوري، روايي همگرا و واگرا استفاده شد. براي پايايي ابزار از ضريب الفاي كرونباخ (0.943) و ضريب الفاي كرونباخ تركيبي استفاده شد كه ضريب الفاي كرونباخ تركيبي تمامي ابعاد بيش از 0.70 بود. براي توصيف داده ها از آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار و نمودار ها) و براي تحليل داده ها ابتدا از آزمون كولموگروف ـ اسميرنوف براي مقايسه توزيع داده هاي متغيرهاي پژوهش با توزيع نرمال بررسي شد. ديگر آزمونهاي پيشفرض تحليل عاملي بررسي و تأييد شد. براي پاسخ به سؤالهاي تحقيق و تعيين اعتبار الگوي نهايي از تحليل عاملي اكتشافي و تأييدي استفاده شد. يافته ها، هشت مؤلفه اصلي (بعد) شايستگي هاي مشاوران نظام تعليم و تربيت عمومي شامل دانش، توانايي‌، مهارت‌، ويژگي شخصيتي، ويژگي اخلاقي، نگرش، بينش و اعتبار را در سطح معني داري 0.05 مورد تأييد قرار داد. از بين 150 مؤلفه فرعي شايستگي هاي تأييد شده در بخش كيفي تحقيق، تعداد 118 مؤلفه فرعي در سطح معني داري 0.05 تأييد و 32 مؤلفه فرعي ديگر معني دار نشد و از الگو حذف شد. الگوي نهايي تحقيق با پنج شاخص برازش الگو بررسي شد و برازش آن مورد تأييد قرار گرفت.