تدوين الگوي مناسب كيفيت اجراي نظام آموزشي 3-3-6 دوره اول متوسطه استان كهگيلويه و بويراحمد

Developing an Appropriate Quality Model for Implementation of the Educational System of 3-3-6 First High School in Kohgiluyeh and Boyerahmad Province

مطالعه حاضر با هدف تدوين الگوي مناسب كيفيت اجراي نظام آموزشي 3-3-6 دوره اول متوسطه در سال تحصيلي 99-1398 انجام گرفت. اين پژوهش ازنظر هدف كاربردي، ازنظر شيوه جمع آوري داده ها توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش را دانش‌آموزان، معلمان و مديران مدارس متوسطه اول استان‌ كهگيلويه و بويراحمد تشكيل داده اند. 900 نفر به شيوه نمونه‌گيري خوشه اي مرحله اي انتخاب گرديد. ابزار جمع‌آوري داده ها، پرسشنامه محقق‌ساخته بود. جهت بررسي روائي و پايايي ابزارهاي اندازه‌گيري به روائي محتوا و نتايج مدل اندازه‌گيري استناد شد كه نتايج روايي و پايايي (89/0) پرسشنامه ها تأييد شد. براي تحليل دادهها از مدل‌سازي معادلات استفاده شد. بر اساس يافته ها، هر يك از مقادير پيش‌بين مدل، درصدي از واريانس مشتري‌گرايي در نظام آموزشي را تبيين ميكنند. در بررسي مدل نهايي پژوهش مشخص شد كه مجموع متغيرهاي مستقل قادر به تبيين 77 درصد از تغييرات مشتري‌گرايي در نظام آموزشي هستند كه مقدار قابل‌توجهي است. قدرت پيش بيني مدل در مورد مشتري‌گرايي قوي گزارش شد. بر اساس نتايج بررسي معناداري ضرايب مسير مدل ساختاري پژوهش، آماره t براي ارتباط تمام متغيرها بيشتر از 96/1 بوده و بر اين اساس در سطح اطمينان 95 درصد معنادار گزارش شدند (P-Value ≤ 01/0). با توجه به مقدار به‌دست‌آمده براي GOF به ميزان 669/0 بوده كه قوي بودن مدل را نشان ميدهد و بنابراين برازش مناسب مدل كلي تأييد شد. نتايج پژوهش حاضر نشان داد كه از شش عامل آموزش، بهبود مستمر، تعهد، مشاركت و كار تيمي و مشتري‌گرايي عامل آموزش نقش مؤثرتري در پيش‌بيني كيفيت مناسب اجراي نظام آموزشي 3-3-6 دارد در اين راستا جهت تقويت كيفيت آموزش ارائه خدمات رفاهي و حقوقي مناسبي براي معلمان پيشنهاد ميشود تا ميزان تعهد و وابستگي سازماني آن‌ها به شغل افزايش يابد درنتيجه با انگيزه بالا و روحيه قويتري كار كنند درنهايت سيستم نظارتي قوي و الكترونيك بر كار مربيان و معلمان و مديران و كاركنان اداري در سطوح مياني و بالا نظارت كند تا احتمال آموزشهاي غلط و ضعيف براي دانش‌آموزان مخصوصاً در دوران ابتدايي به حداقل برسد.

The purpose of this study was to develop an appropriate quality model for the implementation of the educational system of the first secondary school. The purpose of this study is descriptive correlational in terms of purpose of data collection. The statistical population of this study consisted of students, teachers and high school principals of Kohgiluyeh and Boyerahmad province. 900 people were selected through cluster sampling. Data collection tool was a researcher-made questionnaire. To assess the validity and reliability of the measurement tools, the content validity and results of the measurement model were cited. The validity and reliability of the questionnaires were confirmed. Structural equation modeling using Smart PLS 3 software was used for data analysis. Based on the results, each of the predicted values ​​of the model explains the percentage of variance of customer orientation in the educational system. A final model study revealed that the sum of the independent variables accounted for 77% of the changes in customer education in the education system, which is a significant amount. The predictive power of the model was reported for strong customer orientation. Based on the results of significance analysis of path coefficients of the structural model of the research, the t-statistic for all variables was greater than 1.96 and according to the 95% confidence level was significant (P-Value ≤ 0.01). The value obtained for GOF was 0.669, indicating the robustness of the model, and therefore the fit of the overall model was confirmed.