عنوان مقاله :
ارايه الگويي براي مديريت غيرمتمركز درآموزش و پرورش بر اساس يك نظريه داده بنياد
عنوان به زبان ديگر :
Providing a Model for Decentralized Management in Education Based on a Fundamental Data Theory
پديد آورندگان :
ابراهيمي، مجتبي دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار - گروه مديريت آموزشي، سمنان، ايران , سليماني، نادر دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار - گروه مديريت آموزشي، سمنان، ايران , شفيع زاده، حميد دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار - گروه مديريت آموزشي، سمنان، ايران
كليدواژه :
تمركززدايي , مديريت غير متمركز , نظريه داده بنياد , آموزش و پرورش
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي مديريت غيرمتمركز در آموزشوپرورش در سال تحصيلي 1397-98 انجام پذيرفت. اين پژوهش ازنظر روش گرداوري دادهها توصيفي از نوع همبستگي بود و ازنظر روش رويكرد پژوهش كيفي و به شيوه نظريه داده بنياد انجام شد. جامعه پژوهش حاضر كليه كاركنان آموزشوپرورش منطقه 18 آموزشوپرورش شهر تهران بودند كه ازاينبين 23 نفر از افراد صاحبتجربه در زمينه موضوع مطالعه (متخصص در مديريت آموزشي از دو حوزه آموزشوپرورش و آموزش عالي) به شيوه نمونهگيري هدفمند انتخاب و در فرايند مصاحبه هاي پژوهش كه بهصورت نيمه ساختاريافته و عميق انجام شد، مشاركت داده شدند. پايايي مصاحبه ها با استفاده از دو بار ارائه به متخصصين مورد تأييد قرار گرفت. داده هاي گردآوريشده مورد تحليل مضامين قرار گرفتند و بر اساس نظام كدگذاري باز، گزينشي و محوري در روش نظريهپردازي داده بنياد (مطابق با رويكرد اشتراوس و كوبين) تجزيهوتحليل شدند. يافته ها مدل مفهومي نهايي پژوهش نشان داد كه عوامل شناساييشده حاصل از بخش كيفي شامل 1) عوامل تشكيلدهنده كه دربرگيرنده برنامهريزي استراتژيك مربيگري و ارزشيابي 2) عوامل اثرگذار كه عبارت بودند از فرهنگسازماني، ساختار سازماني و صلاحيت حرفهاي و 3) عوامل اثرپذير كه عبارت بودند از تغييرپذيري، يادگيري مستمر سازماني و اشتياق شغلي. همچنين يافته ها حاصل از گراندد تئوري نشان داد كه از ميان 147 شاخص (گويه) موجود، 33 مؤلفه اصلي قابلشناسايي بودند بر اساس ادبيات، پيشينه و نظريه هاي موجود اين ابعاد و مؤلفهها نامگذاري شده اند. نتايج اين يافته ها نشان ميدهد كه با اعمال مديريت غيرمتمركز، ميتوان به توسعه و بهسازي سازمان آموزشوپرورش اميد داشت و از طرف ديگر، همه افراد ذينفع آموزشوپرورش ياد ميگيرند كه مسئول يادگيري خود باشند. اين موضوع، انجام مديريت غيرمتمركز را تسريع و تسهيل ميكند و علاوه بر ايجاد انگيزه، به اشتياق نسبت به كار كمك ميكند.
چكيده لاتين :
The present study aimed to provide a model for decentralized management in education. The research approach was qualitative and based on data theory. Twenty-three people with experience in the field of study (specializing in educational management from both education and higher education) were selected through purposeful sampling and participated in the research interview process. The reliability of the interviews was confirmed by in-subject agreement. The collected data were analyzed by themes and analyzed using open, selective and axial coding system in the basis of data theorization method (according to Strauss and Cobin approach). The results of the study showed that the central categories of decentralized management including strategic planning, coaching, evaluation, and decentralized causal factors including organizational culture, organizational structure and professional competence, and continuous organizational learning, variability and career aspiration were identified. they got.. The present study also identified the factors affecting decentralized management and identified the dimensions of organizational development, continuous learning and job aspiration. This shows that decentralized management can lead to the development and improvement of the education organization, and on the other hand, all education stakeholders learn to be responsible for their own learning. This accelerates and facilitates work, and in addition to motivation, it contributes to the passion for work.
عنوان نشريه :
پژوهش در نظام هاي آموزشي