كاربست رويكرد مدل يابي ساختاري – تفسيري در طراحي مدل فرآيند مديريت عملكرد كاركنان دانشي شركت هاي دانش بنيان

امروزه جايگاه شركت‌هاي دانش‌بنيان، به‌عنوان يكي از اركان مهم اقتصاد مقاومتي بسيار افزايش يافته است. با توجه به اهميت بالاي توانايي، تخصص و مهارت‌هاي انساني در اين شركت‌ها، توجه به ويژگي‌هاي ذهني، احساسي در تعامل ايجادشده با شركت، مقدمه لازم جهت تحقق اهداف شركت‌هاي دانش‌بنيان است. هرچه سطح وابستگي كسب و كار شركت به كاركنان دانشي بيشتر باشد، مفهوم مديريت عملكرد پررنگ‌تر خواهد بود. اين در حالي است كه تاكنون، در حوزه عملكرد كاركنان دانشي، به ارزيابي عملكرد اين دسته از كاركنان پرداخته است. از خصوصيات غالب نظام‌هاي ارزيابي عملكرد مي‌توان نگاه مچگيرانه، پسيني، از بالا به پايين بودن و سطح پايين يكپارچگي و اثربخشي كل سيستم را برشمرد. پژوهش انجام‌شده از دو مرحله تشكيل شده است. با مطالعات كتابخانه‌اي و بررسي پيشينه پژوهش يك فرآيند مدل هشت مرحله‌اي مديريت عملكرد استخراج شد. در گام اول پژوهش پس از مصاحبه با 16 نفر از كارشناسان و خبرگان، با استفاده از روش كيفي تحليل مضمون، ابعاد (مراحل) فرآيند مديريت عملكرد كاركنان دانشي موردبررسي و تحليل قرار گرفت. در گام دوم پژوهش، با استفاده از رويكرد مدل‌يابي ساختاري – تفسيري (ISM) و بهره گيري ازنظر خبرگان، مدل فرآيند مديريت عملكرد كاركنان دانشي در شركت‌هاي دانش‌بنيان در چهار سطح طراحي شد؛ برنامه‌ريزي و توافقات عملكردي و توسعه‌اي درسطح اول. ارزيابي عملكرد، بازبيني عملكرد، پايش عملكرد و مربي‌گري و آموزش و بهسازي كاركنان در سطح دوم. پيوند مناسب عملكرد با حقوق و دستمزد در سطح سوم. اجرا و تحقق برنامه‌هاي عملكردي و توسعه‌اي در سطح چهارم قرار گرفتند.