شبكه مسائل عام توليد علم در مقياس ملي

اولين و مهم‌ترين گام براي مديريت توليد علم در راستاي بهبود امور جامعه و دستيابي به مرجعيت علمي، فهم دقيق مسائل توليد علم است. شناسايي مسائل پيچيدگي‌هاي زيادي دارد. مسائل با تعابير مختلف بيان شده و به ارتباط بين مسائل توجه نمي‌شود. در نتيجه ابهام‌ها و سردرگمي‌هاي زيادي پديد مي‌آيد. در اين پژوهش، از روش داده بنياد براي استخراج مسائل توليد علم و روابط بين آن‌ها استفاده مي‌شود، سپس با استفاده از مقايسه‌هاي زوجي ارتباط بين مسائل با دقت بيشتري تعريف مي‌شود همچنين با استفاده از روش ديمتل همچنين ميزان تاثيرگذاري مسائل آشكار مي‌شود. دستاورد اين پژوهش، شناسايي شبكه مسائل توليد علم با تبيين 22 مسئله و روابط بين آن‌ها است. مسائل «ارتباط دانشگاه و جامعه، كيفيت پژوهش، تقاضاي پژوهش و عرضه پژوهش» تعامل (تاثيرگذاري و تاثير پذيري) بيشتري با ساير مسائل دارند. مسائل «عرضه پژوهش، مهاجرت مغزها، كيفيت پژوهش، انگيزه پژوهشگر و تقاضاي پژوهش» بيشترين تاثير‌پذيري و مسائل «مديريت سازمان، مالكيت فكري، ظرفيت جذب، ارتباط دانشگاه و جامعه و تجارت خارجي» بيشترين تاثيرگذاري را دارند. دستاورد اين پژوهش، شبكه مسائل عام توليد علم است، اين شبكه براي موقعيت‌ها و رشته‌هاي علمي خاص بايد متناسب‌‌سازي شود. با توجه به ماهيت عام اين پژوهش، شبكه مسائل بدست آمده به عنوان يك راهنما براي شناسايي شبكه مسائل توليد علم در موارد خاص (مناطق جغرافيايي يا رشته‌هاي علمي) مي‌توان استفاده كرد.