رويكردي بر ارائه الگوي راهبردي اداره امور ارتش جمهوري اسلامي ايران بر اساس گفتمان امام و رهبري، قانون اساسي، تجارب نظام جمهوري اسلامي ايران و بهره گيري از تجارب موفق بشري

ديدگاه هايي كه نظام جمهوري اسلامي ايران به تأسي از آموزه هاي اسلامي نسبت به امورراهبردي نظامي دارد؛ تفاوت هاي بارزي باتفكرات نظامي حاكم بر دنياي معاصر دارد. اين نظام در مقام عمل واقدام به تجارب انحصاري دست يافته كه با احصا وطبقه بندي آنها درقالب سطوح مختلف مديريتي مي توان الگويي را جهت اداره امور هريك از دستگاه هاي اجرايي تدوين، همچنين مبنايي را جهت مطالعه وبررسي انديشمندان فراهم نمود. اين تحقيق بدنبال ايجاد الگويي جهت وفاق نظري و اجماع فكري در حوزه ادارهامور ميان خبرگان، دست اندركاران وتصميم گيرندگان راهبردي آجاست كه درآن ابعاد، مؤلفه‌ها، شاخص‌ها و روابط بين آن‌ها در فرآيند تصميم سازي و تصميم گيري تدوين شده و مدل منسجمي باشد كه با تنظيم منطقي عوامل ومولفه هاي اصلي راهبردي، روابط بين آنها را به بهترين شكل ممكن ترسيم نمايد. دراين تحقيق از روش آميخته با استفاده از داده هاي كمي وكيفي استفاده شده همچنين ازروش هاي تحليل محتوا، تحليل گفتمان، تحليل تفسيري، مستندسازي و نظريه پردازي مبنايي استفاده گرديده. جامعه آماري تحقيق حاضر حدود150نفر ازفرماندهان ومديران راهبردي هستند كه طي40سال اخير در مشاغل راهبردي انتصاب داشته اند. براساس يافته هاي اين تحقيق، فرماندهان ومديران ارتش علاوه بر اهداف عاليه نظام كه برايمان ومعنويت منطبق بر آموزه هاي ديني اتكا دارد، وظيفه حفظ استقلال و نظام سياسي به همراه تماميت ارضي وگسترش اسلام به همراه خوداتكايي و تقويت بنيه دفاعي را نيز به عهده دارند. بصيرت داشتن، ايمان و معنويت گرايي و اتكاي به مردم، اساس دكترين و سياست هاي اداره امور آجا را تشكيل مي دهند و رهبري معنوي و مديريت جهادي از جمله مؤلفه هاي مهم آنها بشمار مي روند و صميميت، حضور در صحنه، تلاش و فداكاري از اهم شاخص هاي اين مؤلفه ها هستند كه عملاً در آجا بكار گرفته شده اند. اين يافته ها منجر به ارائه الگويي جامع براي اداره امور درارتش جمهوري اسلامي ايران شده است.