شماره ركورد :
1204977
عنوان مقاله :
تبيين پيامدهاي چرخش مفهومي حاكميت به سوي حكمروايي ارتباطي در جغرافياي سياسي پساساختارگرا
پديد آورندگان :
لشگري تفرشي ، احسان دانشگاه يزد - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه جغرافيا
از صفحه :
87
تا صفحه :
97
كليدواژه :
جغرافياي سياسي , پساساختارگرايي , حكمروايي , كنش ارتباطي
چكيده فارسي :
مقدمه: در جغرافياي سياسي تعريف حاكميت به مثابه بالاترين قدرت زورآوري در مقياس سرزميني محسوب مي‌شود كه از دوره وستفاليا سازنده ديدگاه‌هاي جغرافياي سياسي كالسيك بوده است. اين در حالي است كه از دهه ۱۹۸۰ كاركرد حاكميت وستفاليايي در توليد فضاي جغرافيايي توسط جغرافيدانان پساساختارگرا مورد نقد قرار گرفته و موج تازهاي از نظريات و رويكردها آغاز شد كه قدرت را فرآيندي فراگير و متكثر در تمام لايه‌هاي اجتماعي فرض مي‌نمايد. در اين پژوهش كوشش شده علل، زمينه‌ها و پيامدهاي چرخش مفهومي حاكميت سياسي و كاركرد آن در توليد فضاي جغرافيايي مورد تحليل قرار گيرد. در اين راستا در درجه نخست مفهوم فضاي جغرافيايي و ابعاد و زيرمجموعه‌هاي آن در ارتباط با مكتب پساساختارگرايي تعريف مي‌گردد. سپس با تبيين چگونگي بازساخت مفهوم حاكميت در مكتب پساساختارگرا و تلفيق آن با تعريف مفهوم فضا نظرگاه نويني در رابطه با پيامدهاي مفهومي حكمروايي به مثابه يك الگوي نو ظهور در مديريت سياسي فضاي سرزميني ارائه مي‌گردد. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي تحقيق بيانگر آن است كه در جغرافياي سياسي پساساختارگرا جامعه مدني به عنوان مبداء اصلي و حاكميت به عنوان فرع توليد فضا متصور مي‌گردند و لحاظ نمودن اعتبار علي السويه براي گفتمان‌ها و نيروهاي اجتماعي باب گفتگو را در مديريت و ساماندهي فضا باز مي‌نمايد. در اين معنا تكثر و تفاوت نيروهاي اجتماعي در چارچوب فرآيند حكمروايي به رسميت شناخته شده و با تأكيد بر حق وجود تفاوت؛ دموكراسي مشاركتي ظهور مي‌يابد و تفويض قدرت به واحدهاي كوچكتر سرزميني نظير دولت‌هاي محلي مورد توجه قرار مي‌گيرد. در نهايت اتخاذ چرخش مفهومي حاكميت به سوي حكمروايي ارتباطي موجب اهميت يافتن مطالعه چگونگي انتخاب راهبردهاي توسعه و بهينه‌سازي فضا مبتني بر عملكرد نيروهاي اجتماعي در متون جغرافياي سياسي پساساختارگرا شده است.
عنوان نشريه :
تحقيقات جغرافيايي
عنوان نشريه :
تحقيقات جغرافيايي
لينک به اين مدرک :
بازگشت