رويكردي نوين به پيوندهاي احساسي برند : از نوستالژي تا عشق به برند

در شرايط كنوني، مسائل و تنگناهاي مختلف بيش از هر زمان ديگر ، فشارهاي رواني متعددي را بر افراد تحميل مي كند و به دنبال آن،احساس ناامني و نارضايتي بيشتري نيز در مشتري بوجود مي آيد.استفاده ازبرندهاي نوستالژيك مي تواند به احياي احساسات مثبت گذشته منجر شده و از طريق كاهش فشارهاي رواني بوسيله استفاده از اين محصولات ، زمينه را براي خلق روابط عميق با محصول ايجاد مي كند. از طرفي بايد در نظرداشت كه در هزاره سوم خلق پيوندهاي احساسي بين برند و مشتري به اهرمي قدرتمند براي ايجاد ارتباطات بلند مدت با مشتري و ايجاد جريان مستمر درآمد، تبديل شده است. هدف اين پژوهش بررسي رابطه مفاهيم نوستالژي، اعتماد، ترجيح مشتري و عشق به برند مي باشد. براي اين منظور بر اساس مرور گسترده ادبيات، مدل پژوهش شكل گرفت و و در ادامه اين مدل مورد آزمون قرار گرفت. جامعه پژوهش شامل مصرف كنندگاني بود كه سابقه شناخت طولاني محصول را داشتند. روش نمونه گيري ،نمونه گيري در دسترس و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود.نتايج بدست آمده حاكي از آن بودكه نوستالژي فراخوانده شده، ترجيح مشتري و اعتماد به برند با شدت هاي مختلف بر يكديگر و بر عشق برند تاثير داشتند. اين پژوهش با بررسي تاثير نوستالژي بر عشق به برند، پيوندهاي احساسي با برند را از جنبه متفاوت مورد بررسي قرارداد و چشم انداز جديدي را در روابط احساسي بين مصرف كننده و برند گشوده است.