عنوان مقاله :
راهبردهاي انتساب دورويي به ايرانيان (بررسي متون شامل خلقيات ايرانيان، از صفويه تا پهلوي)
پديد آورندگان :
امير ، آرمين دانشگاه علامه طباطبايي - گروه مطالعات فرهنگي , فولاديان ، مجيد دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علوم اجتماعي , جمشيدي ، صفورا دانشگاه فردوسي مشهد , شاد ، سارا دانشگاه فردوسي مشهد , رنجبري ، سلما دانشگاه فردوسي مشهد , مرادي ، آرزو دانشگاه فردوسي مشهد , نجيب نيا ، نيلوفر دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
دورويي , منش ملي , خلقيات , شرق شناسي
چكيده فارسي :
از ديدگاه بيشتر سفرنامه نويسان، ديپلماتها، بازرگانان و ديگر غربيهايي كه با انگيزه هاي متفاوت به ايران آمده بودند، دورويي (ظاهرسازي) ازجمله ويژگي هاي عام فرهنگي و رايج ايرانيان شمرده شده است.پرسش اصلي ما در پژوهش حاضر اين بوده است: «نويسندگان متوني كه ايرانيان را دورو خواندهاند چگونه نظر خود را به مخاطب منتقل كردهاند». بنابراين، بهجاست كه سؤال كنيم انتقال اين مفهوم با چه روشهايي صورت گرفته و چهبسا از خلال مطالعۀ متون اين دوره، متوجه شويم برخي نويسندگان موردنظر، خود چگونه به اين نتيجه رسيدند كه ايرانيان مردماني دورو هستند. در اين مقاله با روش «تحليل محتواي كيفي»، بخشهايي از متوني چون سفرنامهها، گزارشها، خلقياتنويسيها كه از دوران صفوي تا پهلوي ايرانيان را به صفت دورويي متصّف كردهاند، تحليل شده و راهبرد نويسندگان در نسبت با مقولات ادوارد سعيدي مشخص شده است. در اين مقاله با تمركز بر راهبردهاي نويسندگان در انتساب يك صفت، متوني را بررسي كرديم كه به دورويي ايرانيان اشاره كردهاند. تعدادي از نويسندگان به دورويي دولتيان اشاره ميكنند، آن را مذمت مينمايند و صفت بارز طبقۀ حاكم تلقي ميكنند؛ تعدادي ديگر از نويسندگان اين دورويي در طبقۀ حاكم را به كل ايرانيان تعميم مي دهند. تعدادي از سفرنامهنويسان پس از مشاهدۀ تملق و دوروريي مشاهده شده از جانب مردم زيردست در مقابل اربابان قدرت، بدون در نظر گرفتن شرايط ارباب رعيتي حاكم بر جامعه ايران و اقتضائات اين شرايط، آنچه كه اقتضاء موقعيت نام ميگيرد، تمام مردم ايران را دورو و متملق ميخوانند. و در آخر؛ برخي نويسندگان مانند شاردن و گوبينو با راهبرد بيش تعميمدهي و يكپارچهسازي با ديدن يك يا دو مورد ويژگي اخلاقي آنرا به تمامي ايرانيان نسبت داده اند.
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي و ارتباطات