مدل راهبرد كسب‌وكار مبتني بر عوامل زيرساختي و قابليت‌هاي دانشي

در شرايط متغير و نامطمئن كنوني، بانك ها بايد منابع ملموس و ناملموس و قابليت هاي دروني خود را گسترش داده تا بتوانند به تغييرات محيطي پاسخ دهند. لذا در صورتي مي توانند به اهداف كلان و بلند مدت دست يابند كه برنامه راهبردي مدوني داشته باشند. در اين پژوهش محقق به ارائه الگويي براي تبيين راهبرد كسب‌وكار با عوامل زيرساختي و قابليت‌هاي دانشي بر عملكرد اقتصادي بانك به روش داده بنياد پرداخته است. بر اين اساس نمونه اين پژوهش، كنشگران و صاحب‌نظران حوزه بانكداري كشور هستند كه از ميان مديران ارشد اجرايي حوزه بانكداري مستقر در كلان شهر تهران برگزيده شده اند. نمونه نظري مورد مصاحبه بر اساس روش نمونه گيري نظري و با استفاده از روش گلوله برفي، ابتدا از تعداد 6 نفر نمونه هدفمند اوليه پژوهش و در نهايت از 19 نفر مصاحبه به عمل آمد تا اينكه محقق به اشباع پاسخ‌ها رسيد. يافته‌هاي اصلي پژوهش در دو بخش الگوي حاصل از نظريه داده‌بنياد و مدل تبييني تحقيق ارائه شده است. در اين دو الگو و مدل بر عوامل داخلي مؤثر بر بهره‌وري مانند نيروي انساني ، سرمايه‌هاي فكري و بستر و ساختار فناوري، تاكيد شده است، تا بتوانند ارتقاي بهره‌وري مديريت دانش بانك و عملكرد اقتصادي را فراهم آورند.