برند سازي گردشگري فرهنگي با تاكيد بر بازاريابي تجربي (نمونه مورد مطالعه: شهر نيشابور)

بازاريابي تجربي امروزه يكي از پركاربردترين روش هاي توسعه مشاغل و صنايع مختلف محسوب مي شود. در اين ميان حوزه گردشگري فرهنگي يكي از حوزه هاي است كه نيازمند كاربست روش هاي نوين بازاريابي است. لذا در تحقيق حاضر به به بررسي نقش بازاريابي تجاري پرداخته شده است. تحقيق حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقيقات كاربرديتوسعه اي است و از حيث روش اجرا در حوزه ي تحقيقات توصيفيپيمايشي و از نوع همبستگي قرار مي گيرد و از روش آميخته اكتشافي استفاده شده است. در مرحله كيفي تيم تصميم تحقيق ۲۰ نفر است كه از مديران و كارشناسان و متخصصان با ويژگي هايي نظير در دسترس بودن، تجربه، تناسب رشته تحصيلي، مدرك دكتري يا كارشناسي ارشد، اشتغال به تدريس در دانشگاه، با سابقه پژوهشي و تأليف در اين زمينه، انتخاب شده اند. در مرحله كمي جامعه آماري را گردشگران نيشابور تشكيل مي دهند كه تعداد آنان نامحدود بوده و براي تعيين حجم نمونه از جدول كرجسي و مورگان مورد استفاده قرار گرفته است لذا تعداد حجم نمونه ۳۸۴ نفر تعيين شد و روش نمونه گيريِ تصادفي طبقه اي بوده است و براي شناسايي شاخص هاي بازاريابي تجربي از روش دلفي فازي و تحليل عاملي استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان داد ۶ دسته كلي(حواس پنجگانه، احساس، تفكر، رابطه، عمل و عكس العمل، هيجان) و ۳۳ شاخص فرعي، به عنوان مهمترين شاخص هاي برندسازي گردشگري فرهنگي با تاكيد بر بازاريابي حسي معرفي شده است. اهداف پژوهش : 1.بررسي نقش بازاريابي تجاري در حوزه گردشگري فرهنگي. 2.تبيين الگوي برندسازي گردشگري فرهنگي با تاكيد بر بازاريابي تجربي با استفاده از تكنيك دلفي و معادلات ساختاري. سوالات پژوهش : 1.آيا بازاريابي تجاري مي تواند نقشي در توسعه حوزه گردشگري فرهنگي داشته باشد؟ 2.آيا بازاريابي تجربي مي تواند در ايجاد الگوي برندسازي گردشگري فرهنگي مؤثر باشد؟