رابطه مؤلفه‌هاي سبك رهبري زهرآگين با بدبيني سازماني كاركنان وزارت ورزش و جوانان با نقش ميانجي مديريت ماكياوليسم

هدف از اين تحقيق، بررسي رابطه مؤلفه‌هاي سبك رهبري زهرآگين با بدبيني سازماني كاركنان وزارت ورزش و جوانان با نقش ميانجي مديريت ماكياوليسم بود. روش تحقيق توصيفي است و در دسته تحقيقات كاربردي قرار دارد. جامعه آماري تحقيق شامل تمامي كاركنان رسمي وزارت ورزش و جوانان به تعداد 335 نفر بود. حجم نمونه تحقيق براساس جدول مورگان، تعداد 180 نفر تعيين شدند. ابزار مورد استفاده سه پرسشنامه استاندارد رهبري زهرآگين اشميت (2008)، پرسشنامه مديريت ماكياوليسم روث آلاس (2009) و پرسشنامه بدبيني سازماني كالاگان (2009) بود. روايي محتوايي پرسشنامه‌ها توسط شش تن از استادان مديريت ورزشي دانشگاه رازي تأييد و پايايي اين پرسشنامه‌ها به‌ترتيب 0.89، 0.87، 0.88 تعيين شد. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها، از آزمون ضريب همبستگي پيرسون و مدل تحليل مسير با استفاده از نرم‌افزارهاي Spss و Amos استفاده شد. نتايج نشان داد كه رهبري زهرآگين بر بدبيني سازماني با ضريب  0.53 تأثير مثبتي دارد. همچنين مي‌توان گفت كه مديريت ماكياوليسم نقش ميانجي را با ضريب اثر 0.32، براي تأثير رهبري زهرآگين بر بدبيني سازماني ايفا مي‌كند. بنابراين مديران بايد سعي كنند كه تا حد ممكن از بروز رفتارهاي زهرآگين در شيوه رهبري خود ممانعت به‌عمل آورند، چراكه وجود و تداوم اين رفتارهاي منفي در نهايت مديران را به سمت بي‌توجهي به سازمان و منابع انساني آن سوق مي‌دهد و شرايط را به‌منظور بدبين شدن كاركنان با سازمان فراهم مي‌كند.