عنوان مقاله :
واقعهمندي و انواع واقعه در اشعار آزاد نيما
پديد آورندگان :
پورنامداريان ، تقي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي , جواهريان ، محمدسامان پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
كليدواژه :
ساختار , نيما , واقعه , واقعهمندي , طرحواره
چكيده فارسي :
«ساختار» به معني وجود ارتباط ميان اجزاي يك متن است، به شكلي كه وجود هيچ جزئي، اتفاقي يا بيدليل به نظر نرسد. يكي از وجوه تفاوت شعر نيمايي با شعر سنّتي، در ساختار آن است. شعر سنّتي به طور عمومي، بيشتر در سطح بيت داراي ساختار و انسجام است، تا در كليت خود. اين ادعا بيشتر دربارۀ اشعار غنايي همچون غرل، صادق است، نه دربارۀ اشعار بلندِ آشكارا روايي، همچون شاهنامه يا خسرو و شيرين. تاكنون بحثي همهجانبه دربارۀ ساختار شعر نيمايي صورت نگرفتهاست و بيش از هر چيز بر ارتباط صُوَر خيال تأكيد شدهاست. براي تحليل ساختار شعر نيما ميتوان از مفاهيم حوزۀ روايتشناسي پساكلاسيك استفاده كرد. در روايتشناسي كلاسيك يا ساختگرا، اغلب ژانرهايي چون حكايت، داستان كوتاه و رمان كه جنبۀ روايي آنها قوي و آشكار است، مورد توجه بودند. در مقابل، در روايتشناسي پساكلاسيك، توجه به ژانرها و يا حتّي رسانههاي ديگر كه جنبۀ روايي آنها چندان قوي نيست و در گذشته مورد توجه روايتشناسان قرار نداشتند نيز رواج دارد؛ براي مثال، روايتشناسي پساكلاسك به پديدههايي چون انواع نمايش، شعر غنايي و حتّي موسيقي نيز توجه دارد. «واقعهمندي»، يكي از مفاهيم روايتشناسي است كه براي تحليل ساختار شعر نيمايي ميتوان از آن كمك گرفت. واقعه، رخداد يا چرخش تعيينكننده در متن روايي است و ساختار شعر نيما در بسياري از موارد، ناشي از وجود پيرنگي واحد در سراسر شعر است كه در خدمت ايجاد يك واقعه است. ميزان واقعهمندي يك رخداد، به ميزان تخطي آن از طرحواره وابسته است. طرحوارهها، الگوهاي قالبي و آشنا براي ذهن هستند. طرحوارهها خود دو نوعاَند: چارچوب و پيآيند. تفاوت اين دو در تواليمند بودن «پيآيند» در مقابل ايستايي «چارچوب» است. سه نوع اصلي واقعه را ميتوان به اين صورت برشمرد: واقعه در سطح رخدادها، واقعه در سطح ارائه، و واقعه در سطح دريافت. نمونههاي هر سه نوع را ميتوان در اشعار آزاد نيما يافت.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت