عنوان مقاله :
ساختار رمانس هاي منثور فارسي
پديد آورندگان :
الفت فصيح ، سميه دانشگاه اصفهان , احمدي داراني ، علي اكبر دانشگاه اصفهان - گروه زبان و ادبيات فارسي , مالمير ، تيمور دانشگاه كردستان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
رمانس منثور , ساختارگرايي , اسطورهواج , آيين پاگشايي , ژرفساخت
چكيده فارسي :
در ميان متون ادب فارسي، هفت رمانس منثور وجود دارد كه مربوط به دوره هاي مختلف تاريخي است. اختلاف زماني در روايت هر رمانس، حجم زياد و نيز گستردگي جغرافيايي اين متون، روساخت آنها را متنوع ساخته است؛ اين تنوع و تفاوت در شيوه روايت رمانسها، ارتباط تنگاتنگي با تحوّلات فكري و فرهنگي در جامعه ايران داشته، با اين حال، الگويي ثابت در ساختار اسطورهاي رمانسها حفظ شده است. در اين مقاله براساس الگوي ساختارگرايي لوي استروس، كمينههاي روايي رمانسهاي منثور فارسي را استخراج و ساختار آن ها را بررسي كرده ايم. يافتههاي پژوهش نشان ميدهدكه ساختار اصلي اين متون مبتني بر آيين پاگشايي يا آشناسازي قهرماني است. قهرمان با انگيزهاي كه عموماً جستوجوي معشوق است، از خانه دور ميشود و سفري طولاني با تحمل انواع سختيها در پيش ميگيرد؛ آزمونهايي دشوار از سر ميگذراند و درنهايت با پيروزي بر دشمنان و به دست آوردن خواسته به خانه برميگردد. با بررسي تطبيقي داستانها ميتوان ژرفساخت مشترك آنها را كه ميل به جاودانگي و كمال است، بازيابي كرد.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي