سبك‌شناسي داستان چراغ‌ها را من خاموش مي‌كنم با رويكرد سبك‌شناسي انتقادي

در اين مقاله، رمان چراغ ها را من خاموش مي كنم با رويكرد سبك شناسي انتقادي بررسي مي شود. پرسش اصلي پژوهش اين است كه ايدئولوژي پنهان اثر چيست و كدام لايه هاي سبكي به كشف آن كمك مي كنند. فرض نگارنده، بر اين است كه ايدئولوژي حاكم بر اثر به دنبال نشان دادن، نارضايتي زنان، نظام مردسالار مسلط بر فضاي اثر، خشونت اجتماعي عليه زنان و نيز راهكارهايي جهت بهبود موقعيت ايشان است. اين پژوهش به روش لايه اي انجام شده است. در اين لايه ها، خردلايه هاي ﻛﺎﻧﻮنﺳﺎز و ﻛﺎﻧﻮنﺷﻮﻧﺪه، تداوم كانون‌سازي، بسامد و ديرش، گستره مكانى، ترتيب، تقابل، قطبيت گزاره، وجهيت، رمزگان بدني، سمبل ها و نمادها، آرايه هاي ادبي و واژگان نشان دار حضور دارند. نگارنده، ابتدا به بررسي بافت بيروني متن و سپس به تحليل در سطح لايه هاي روايي مي پردازد. بررسي خرد لايه هاي موجود، منجر به كشف ايدئولوژي پنهان متن مي شود. هدف از اين پژوهش، به كارگيري سبك شناسي انتقادي به عنوان شيوه اي نو در مطالعات سبك شناسي فارسي است و نشان از اين دارد كه با بررسي لايه هاي مختلف متني، مي توان به درك كاملي از روابط قدرت و ايدئولوژي حاكم بر اثر دست يافت. نتيجه حاصل از بررسي متن، براساس موارد مطرح شده فرض نگارنده مبني بر وجود فضاي مردسالار حاكم بر اثر و خشونت عليه زنان در اشكال مختلف، اعم از سوق دادن زن به سوي انفعال و سكوت را تاييد مي كند و داشتن شغل و مشاركت در فعاليت هاي اجتماعي را اولين قدم براي مقابله با فضاي موجود، توصيف مي كند.