عنوان مقاله :
مطالعه تطبيقي -تاريخي تجربه انقلاب فرهنگي در ايران و چين از ديدگاه جامعهشناسي تاريخي
پديد آورندگان :
احمدي ، حسين دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش مطالعات اجتماعي , حاضري ، علي محمد دانشگاه تربيت مدرس - گروه جامعهشناسي
كليدواژه :
انقلاب فرهنگي , سياسي شدن آموزش , ايدئولوژي , چين , ايران
چكيده فارسي :
انقلاب فرهنگي در چين با محوريت مائو و هواداران وي آغاز گرديده، توسط كادرهاي حزبي و ارتش سرخ به شيوه انقلاب از بالا اجرا و با مرگ مائو پايان يافته است. در انقلاب فرهنگي ايران نوعي توافق بين امام خميني(ره) و نيروهاي انقلابي وجود داشته، ادامه انقلاب فرهنگي پايايي بيشتري را از خود نشان داده و پس از رحلت امام(ره) نيز تداوم يافته است. اين دو انقلاب فرهنگي داراي تفاوتها و شباهتهايي هستند كه شناخت آنها براي فهم نحوه تداوم نظام اجتماعي متأثر از آنها ضرورت دارد. هدف نگارندگان بررسي و توصيف تاريخيتطبيقي اين تفاوتها و شباهتهاست، بنابراين مطالعه ميخواهد به اين سؤال پاسخ دهد كه چه شباهتها و تفاوتهايي ميان انقلاب فرهنگي در دو كشور ايران و چين وجود دارند؟ ويژگيهاي برجسته تجربه انقلاب فرهنگي در ايران و چين به شيوه كيفي مقايسه شده و توصيف مناسبي از نقاط تشابه و تفاوت دو انقلاب از نظر جامعهشناسي تاريخي به عمل ميآيد. گردآوري اطلاعات به شيوه اسنادي است و تلاش بر اين بوده ديدگاههاي مختلف در زمينه هر كدام از ويژگيها مدنظر قرار گيرد. يافتهها نشان ميدهد دو رخداد مورد مطالعه در فضاي دانشگاهي داراي شباهتهاي شكلي و تفاوتهاي محتوايي بودهاند. انقلاب فرهنگي ايران داراي الگوي تحولات مبتني بر سنت مذهبي، نگرش مثبت به دين، رفع كمبودهاي آموزش مدرن، محروميتزدايي، مقابله با توطئه ضدانقلاب، پيشگامي تشكلهاي دانشجويي، و حفظ معيارهاي مطلوب شاخصهاي دانشگاهي بوده، ولي انقلاب فرهنگي چين با الگوي تحولات ماديگرايانه، دين ستيزانه، طرفداري از پرولتاريا، حذف رقباي سياسي مائو، تمركزگرايانه و با تغيير عمده در شاخصهاي آموزشي دانشگاهي مشخص شده است.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام