عنوان مقاله :
نقد مباني فلسفي ميان رشتۀ آيندهنگاري راهبردي به مثابه يك علم انساني و اجتماعي نوين (تاكيد بر ابتناي روششناسي آيندهنگاري راهبردي به رئاليسم انتقادي باسكار)
پديد آورندگان :
شيرواني ناغاني ، مسلم دانشگاه بين المللي امام خميني ره , كشاورز ترك ، عين الله دانشگاه بين المللي امام خميني (ره) , يوسفي ، اشكان دانشگاه امام خميني ره
كليدواژه :
آينده نگاري راهبردي , دانش ميان رشته اي , رئاليسم انتقادي , روش شناسي , علم انساني و اجتماعي
چكيده فارسي :
بررسي روش و روششناسي نيازمند ورود به حوزه فلسفه علم است. علوم همواره براي پيشرفت خود در پژوهشها از روش شناسي كمك گرفته اند، علم آينده نگاري نيز از اين امر متمايز نبوده است. با ظهور آينده نگاري در دهه 1940 و تثبيت آن بعنوان يك علم در دهههاي بعد، از روش شناسي هاي متفاوتي در اين علم استفاده شده كه در آغاز عمدتا به تجربهگرايي متكي بوده و براي تحليل مفاهيم از آن كمك گرفته است ولي در عصر حاضر، اين مبناي فلسفي با چالشهايي روبرو شده است. در اين مقاله به بررسي مباني فلسفي و ماهيت ميانرشتهاي آيندهنگاري ميپردازيم و تناسب ابتناي روش شناسي آيندهنگاري راهبردي به رئاليسم انتقادي باسكار را مورد بررسي قرار ميدهيم. تحقيق حاضر از نوع توصيفي است. دادهها به روش كتابخانهاي گرداوري شدند و به روش تحليلي-انتقادي مورد بحث و بررسي قرار گرفتند. نتايج تحقيق نشان ميدهد آينده نگاري راهبردي به عنوان يك دانش انساني و اجتماعي، ماهيتي ميان رشتهاي دارد و متمايل به استفاده از رويكردي آميخته در روششناسي است و رئاليسم انتقادي باسكار ميتواند يك بستر معرفتي مناسب در اين عرصه فراهم آورد.
عنوان نشريه :
پزوهش هاي عقلي نوين
عنوان نشريه :
پزوهش هاي عقلي نوين