تجارب زيسته شركت‌كنندگان از چالش‌هاي شيوه نيمه‌‌متمركز آزمون دكتري

در چند سال اخير، نحوه پذيرش دانشجويان دوره دكتري موضوع قابل بحث در جامعه دانشگاهي بوده و به‌عنوان يك عامل اصلي در تضمين كيفيت دوره دكتري توجه زيادي را به خود جلب كرده است. در پژوهش حاضر، تجارب زيسته شركت‌كنندگان در آزمون دوره دكتري از چالش‌هاي شيوه آزمون نيمه‌متمركز دكتري واكاوي شده است. بدين منظور از روش تحقيق كيفي پديدارشناسي استفاده شد. همچنين با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند ملاك‌مدار، 25 نفر از داوطلبان و دانشجوياني كه تجربه شركت در آزمون نيمه‌متمركز دكتري و مصاحبه تخصصي را داشتند به‌عنوان مشاركت‌كننده انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبه‌ها، داده‌ها با استفاده از روش پديدارشناسي مبتني بر مدل گرانهايم (2004) تحليل و تجارب آنها در 6 مضمون اصلي و بر اساس اهميت‌شان دسته‌بندي شدند. نتايج حاصل از تحليل مصاحبه‌ها، نشان مي‌دهد كه مواردي همچون؛ كم‌توجهي به مقوله عدالت در مصاحبه تخصصي، رويكرد متفاوت دانشگاه‌ها در مصاحبه، تخصصي نبودن آزمون كتبي دوره دكتري، شرايط آزمون نيمه‌متمركز دوره دكتري، درك متفاوت داوطلبان از مجموعه سؤال‌هاي عمومي آزمون كتبي، سياست‌گذاري و اجراي نامناسب، چالش‌هايي براي سياست فعلي پذيرش دانشجويان دوره دكتري به دنبال داشته و برگزاري آزمون نيمه‌متمركز دوره دكتري را با تنگناها و نقاط ضعفي مواجه ساخته است.