عنوان مقاله :
قاعدۀ الواحد از منظر توماس آكوئيناس و ملاصدرا
پديد آورندگان :
ملائي ايولي ، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - گروه الهيات , فهيم ، محسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - گروه الهيات , جعفري اشكاوندي ، مجتبي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد - گروه الهيات
كليدواژه :
قاعدۀ الواحد , توماس آكوئيناس , ملاصدرا , صدور , واحد
چكيده فارسي :
قاعدۀ الواحد، به عنوان يكي از مهمترين قواعد فلسفي، در جهت تبيين پيدايش كثرات عالم از واحد همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. اغلب فلاسفه مفاد آن را پذيرفته و برخي از متكلمان نيز منكر آن بودند. پذيرش قاعدۀ الواحد و اعتقاد به مبدأ واحد براي همۀ موجودات كثير، فيسلوف را به مسئلۀ چگونگي صدور كثرت از خداوندي كه از جميع جهات واحد است، رهنمون مي سازد. در اين ميان، توماس آكوئيناس و ملاصدرا نيز بر مبناي مباني فلسفي و وجودشناختي خود، ديدگاههاي خويش را دربارۀ آن بيان كردهاند. اينكه چگونه موجودات كثير از واحد بسيط نشئت گرفتهاند، ذهن هر دو را به خود مشغول كرده است و بايد همچون ديگر فلاسفه راهي براي آن مي يافتند. اين مقاله در نظر دارد با مطالعۀ آثار توماس و ملاصدرا و شارحان و محققان به شيوۀ تحليلي و پژوهشي، نظر دو فيلسوف را دربارۀ قاعدۀ الواحد بررسي كند تا مشخص شود آيا آن دو به اصل قاعده اعتقادي دارند؟ دلايل ردّ يا پذيرش قاعده از نظر آنها چيست؟ هركدام چگونه پيدايش كثرات از واحد را توجيه مي كنند؟ توماس بر مبناي وجودشناختي خود به انكار قاعده پرداخته است و قائلان به آن را مورد انتقاد قرار مي دهد؛ اما ملاصدرا با پذيرش اصل قاعده، به ترميم آن پرداخته و بر اساس مباني فلسفي خود، طرح نويني از آن ارائه داده است.