عنوان مقاله :
خوانش تأملي «پير چنگي» در زمان و حكايت پل ريكور
پديد آورندگان :
صابري نيا ، زهرا دانشگاه پيام نور واحد تهران - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيات فارسي , محمدي بدر ، نرگس دانشگاه پيام نور واحد تهران - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيّات فارسي , كوپا ، فاطمه دانشگاه پيام نور واحد تهران - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيّات فارسي , درودگريان ، فرهاد دانشگاه پيام نور واحد تهران - دانشكده ادبيات - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
پل ريكور , هرمنوتيك تأملگرا , زمان , حكايت , قصه
چكيده فارسي :
از ديدگاه هرمنوتيك تأملي، نقل قصه و روايت حكايت متعلق به دو دنياي گفتماني متفاوت است. هر چند هيچ روايتي بدون كنش و تهي از زمان نيست، ولي تحليل انتقادي حكايت، پيشانگاشت همسويي و همگوني كنش و زمانِ آن را با قصه متعارض ميسازد. به طوري كه ميتوان گفت چالش حكايت، واداشتن زبان به پيروي از انديشه و استعارگي فهم و دغدغه قصه، عمقبخشي به يكپارچگي زبان و رويدادانگاري داستان است. آنچه كه انديشه نوشتار حاضر حول محور آن ميگردد در نافذترين شكل خود در دقايق سهگانه زمان و حكايت «پل ريكور» فرانسوي مطرح شده است. او با تحليل انتقادي ماهيت كنش و زمان در عرصه محاكات ميگويد: همبستگي تنگاتنگ بين محاكات و پيرنگ سبب شده نظريهپردازان ادبي متوجه حضور مؤلفهاي پنهان بنام «آفرينش» كه حكايت را برخلاف قصه سرشار از انديشندگي ميكند نشوند و كنش و بازنمود آن در قصه را با بازعملآوري كنش در حكايت يكسان پندارند. پنداشت اخير سبب غفلت از پيكربندي و فهم عملي حكايت شده خصيصههايي را ناديده ميگيرد كه اين سنخ ادبي را در مقابل قصه قرار ميدهد. پژوهشگران مقاله حاضر با استفاده از رهيافتهاي وي روايت «پير چنگي» را كه از داستانهاي مشترك عطار و مولوي است به شيوه تحليلي محتوايي مقايسه كرده در مواجهه با اين سؤال كه كدام خصيصههاي روايتي قادر است قصه و حكايت را از هم متمايز سازد به اين برآيند رسيدهاند كه حكايت برخلاف قصه، فربه از «برونگستري»، «فهم عملي»، «خودآييني» و «شاكلهسازي» است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشتهاي ادبي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي بينرشتهاي ادبي